»» ضرورت ارتقای درک دشمن شناسی در جوانان
به گزارش خبرنگار مهر، سردار سرلشکر یحیی رحیمصفوی، چهارشنبه شب در محل موسسه خدمات مشاوره و جوانان آستان قدس رضوی اظهار کرد: بی تردید استراتژی نظام اسلامی، روسیه و چین موجب شد تا منافقین جهان اسلام و لابی های صهیونیستی در سوریه با شکست ذلیلانه ای روبرو شوند و نتوانند نقشه های خود را عملیاتی سازند.
شکست استراتژیکی آمریکا و عربستان
وی با تاکید بر اینکه آمریکا، ترکیه و عربستان در جنگ سوریه شکست استراتژیکی خوردند، افزود: برخی کشورها نظیر آمریکا، عربستان و ترکیه برای سقوط رژیم بشار اسد تلاش کردند اما به دلیل نقش تاثیرگذار جمهوری اسلامی آنها نتوانستند توطئه ها و نقشه های خود را به خوبی پیاده کنند.
هراس آمریکا از اقتدار جمهوری اسلامی
دستیار و مشاور مقام معظم رهبری تصریح کرد: آمریکا به شدت از اقتدار جمهوری اسلامی هراس دارد و این امر در حالی است که این کشور در منطقه با شکست استراتژیکی مواجه شده و به همین دلیل وارد مذاکره و ارتباط با جمهوری اسلامی شده است.
سردار رحیم صفوی با اشاره به وقایعی که در مصر نیز اتفاق افتاده، بیان کرد: کشور مصر 80 میلیون جمعیت دارد و دارای تمدنی غنی است و بی شک آنچه در مصر اتفاق افتاده بر خلاف اراده مردمی بوده و من گمان می کنم نهضتی دیگر در مصر رخ دهد.
به گفته وی عدم وجود رهبری واحد مصر را با اختلافات بسیاری روبرو کرده زیرا محوریت یک رهبر در پیروزی و موفقیت یک انقلاب نقش برجسته ای دارد.
جمهوری اسلامی با تفکر بسیجی دارای اقتداری بزرگ در عرصه بینالمللی است
دستیار و مشاور مقام معظم رهبری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به نقش بسیج نیز گفت: جمهوری اسلامی با تفکر بسیجی و تکیه بر این فرهنگ ناب دارای جلال و اقتداری بزرگ در منطقه و عرصه بینالمللی است.
رحیمصفوی با اعلام اینکه هدف بسیج مردمیاری و مردمداری بوده، افزود: بسیج از متن مردم برخواسته بنابراین مسئولان سیاسی و فرهنگی کشور باید با بهره گیری از تفکر بسیجی سهم بسزایی در روند تغییر و تحولات در منطقه و جهان داشته باشند.
مشاور مقام معظم رهبری تاکید کرد: امروز نه تنها بسیج بلکه همه ملت باید تغییر و تحولات را درک کرده و نسبت به اتفاقاتی که در جهان و منطقه روی می دهد آگاه باشند.
درک دشمن شناسی در میان جوانان
وی تصریح کرد: بی تردید بسیجیان انقلابی باید با فهم عمیق از رهنمودهای مقام معظم رهبری و آرمان های نظام اسلامی، درک دشمن شناسی را در جوانان بیشتر کرده تا نظام اسلامی همچون گذشته با تحلیلی واقعبینانه و با تکیه بر عقلانیت سیاسی و عملکرد جهادی از پیچ تاریخی عبور کند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( دوشنبه 92/9/11 :: ساعت 2:35 صبح )
»» روحانی: دولت و مردم سوریه هوشمندانه بهانه جنگ را از قدرت های بزر
فارس- رئیس جمهور کشورمان با اشاره به تلاش های دیپلماتیک وسیع دولت برای جلوگیری از وقوع جنگ در سوریه گفت: ایران در صحنه سیاسی فعال بوده و تمام تلاش ها و مساعی خود را به کار گرفت تا از تحمیل جنگ به منطقه و به سوریه جلوگیری کند.البته دولت و ملت سوریه نیز هوشمندانه بهانه را از قدرت های بزرگ گرفتند تا جنگ و حمله نظامی در این کشور رخ ندهد.حسن روحانی رییس جمهور، صبح دیروز در دیدارِ نخست وزیر سوریه، همچنین ضمن ستایش مقاومت ملت این کشور در برابر فشارهای داخلی و خارجی، از تروریسم و افراطی گری به عنوان بزرگترین معضلی که منطقه از آن رنج می برد یاد کرد که همه باید برای مقابله با آن، تلاش کنند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( دوشنبه 92/9/11 :: ساعت 2:32 صبح )
»» مرگ بر آمریکا\ برخاسته از دشمن شناسی ملت ایران است
عضو هیئت رئیسه مجلس:
"مرگ بر آمریکا" برخاسته از دشمن شناسی ملت ایران است
خبرگزاری تسنیم: عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شعار مرگ بر امریکا دیکتهای نیست، گفت: مرگ بر آمریکا برخاسته از دشمن شناسی ملت ایران است.
حجتالاسلام حسین سبحانی نیا در گفت و گو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار کرد: 13 آبان مناسبتی برخاسته از ملت ایران بوده و یک مناسبت صرفا دولتی نبوده بلکه مردمی است.
وی افزود: 13 آبان اعتراض به جنایات و دخالتهای استکباری از ناحیه آمریکا بوده و امسال این مراسم باشکوه و انقلابی نیازمند مشارکت و شور هر چه بیشتر است.
عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه تا زمانی که امریکا دست از خوی استکبارگری خود برندارد راهمان را ادامه داده و شعار مرگ بر آمریکا سر میدهیم، گفت: آمریکا اگر ادعا میکند و خواستار رابطه با ماست باید تغییر عملی در رفتار و کردار خود صورت دهد.
سبحانی نیا خاطرنشان کرد: 13 آبان امسال بیش از هر سال دیگر نیازمند پرداختن به مباحث تبیینی به ویژه روشنگری در مورد خسرانهای ارتباط با امریکا بوده و جهان باید بداند شعار مرگ بر آمریکا دیکتهای نبوده و این برخاسته از دشمن شناسی ملت ایران است.
وی با تاکید بر اینکه دولت باید قدر نعمت اعتماد رهبری و ملت ایران را بداند، تصریح کرد: دولت باید قدر اعتماد رهبری و مردم را بداند و در حوزه سیاست خارجی به دنبال احقاق حقوق مردم در عرصه بینالمللی باشد.
سبحانینیا خطاب به ملت ایران گفت: امروز باید فرهنگ، تمدن و مردمی بودن خود را نشان داده و به دنیا اثبات کنید که در برابر خودسری و خودخواهی آمریکا سکوت نمیکنید.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( دوشنبه 92/9/11 :: ساعت 2:29 صبح )
»» دشمن شناسی قرآنی و تبار دشمنان
جمعبندی دشمنان
فرشتگان کاری جز تسبیح و اداره اموری که به آنها سپرده شده ندارند و البته وظیفه برخی از آنها ثبت اعمال انسانها است:مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ ... وَقَالَ قَرِینُهُ هذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ (ق18 و 23)؛ انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد، مگر اینکه همان دم، فرشتهای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است! ...و فرشته همنشین او میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد من حاضر و آماده است!»
جنّیان نیز برخی ایمان آورده و برخی کافرند و دشمن انسانها هستند:وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ... (انعام/128)؛ در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور میسازد، (میگوید:) ای جمعیّت شیاطین و جنّ! شما افراد زیادی از انسانها را گمراه ساختید!
گرچه آنها قدرت زیادی ندارند به جز وسوسه کردن: وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا (جن/12)؛ و اینکه ما یقین داریم هرگز نمیتوانیم بر اراده خداوند در زمین غالب شویم و نمیتوانیم از (پنجه قدرت) او بگریزیم!و اگر گمراهی نیز صورت میگیرد، از سوی کسانی است که در طلب گمراهی بودهاند:وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا (جن/6)؛ و اینکه مردانی از بشر به مردانی از جنّ پناه میبردند و آنها سبب افزایش گمراهی و طغیانشان میشدند!
و البته برای هر انسان، شیطانی گمارده شده است: قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ وَلکِن کَانَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ . قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُم بِالْوَعِیدِ (ق 27و 28)؛ و همنشینش (از شیاطین) میگوید: «پروردگارا! من او را به طغیان وانداشتم، لکن او خود در گمراهی دور و درازی بود!» (خداوند) میگوید: «نزد من جدال و مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجّت کردهام)!
مشرکان نیز که در پرستش برای خدا شریک قائل میشوند، در همه زمانها بتهایی برای پرستش دارند؛ الههها و ربالنوعها و ثروت و قدرت و شهرت را میپرستند: وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ (قصص/ 62)؛ روزی را (به خاطر بیاورید) که خداوند آنان را ندا میدهد و میگوید: «کجا هستند همتایانی که برای من میپنداشتید؟!» کافران هم از آن جا که نشانههای هدایت الهی همیشه هست، بدان کفر میورزند و هنوز دشمنی میکنند و سرانجامشان آتش است: أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ (ق/ 24)؛ (خداوند فرمان میدهد:) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید!
اما یهود و نصارا داستان دیگری دارند. یهودیان ایمان راستینی به حضرت موسی نداشتند و بهانهجو بودند:وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذ لکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (مائده/32)؛ به همین جهت، بر بنیاسرائیل مقرّر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است و رسولان ما، دلایل روشن برای بنی اسرائیل آوردند، اما بسیاری از آنها، پس از آن در روی زمین، تعدّی و اسراف کردند.
ولادت و بعثت حضرت عیسی (ع) مورد انکار یهودیان قرار گرفت و توطئه برای تحریف دین مسیحیت و قتل پیامبر خدا بالا گرفت. از این رو مسیحیان، یهودیان را دشمن داشتند.وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ...(بقره/113)؛ یهودیان گفتند: «مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند» و مسیحیان نیز گفتند: «یهودیان هیچ موقعیتی ندارند (و بر باطلند)»؛ در حالی که هر دو دسته، کتاب آسمانی را میخوانند...
این عداوت تا بعثت نبی اکرم (ص) نیز ادامه یافت و به انکار قرآن انجامید:قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىشَیْءٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (مائده/68)؛ ای اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحی ندارید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید؛ ولی آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، (نه تنها مایه بیداری آنها نمیگردد، بلکه) بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. بنابراین، از این قوم کافر، (و مخالفت آنها) غمگین مباش!
البته دشمنی یهود و نصارا تاکنون ادامه یافته و پایان نمیپذیرد، از این روست که قرآن حکیم از دشمنی آنان بسیار سخن گفته است: وَمِنَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَسَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ (مائده/14)؛ و از کسانی که ادّعای نصرانیّت (و یاری مسیح) داشتند (نیز) پیمان گرفتیم؛ ولی آنها قسمت مهمّی را از آنچه به آنان تذکّر داده شده بود فراموش کردند؛ از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم و خداوند (در قیامت) آنها را از آنچه انجام میدادند (و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت.
وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ (مائده/64)؛ و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و به خاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.
جریان نفاق از دیگر دشمنیها جداست؛ چرا که همه دشمنان و حتی شیطان، دشمنی آشکار دارند:إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا (اسراء/53)؛ همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است!نفاق همواره در لباس خودی جلوه میکند و گاه در عبادات و امور، بهتر و کاملتر از مؤمنان چهره میسازد:وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاءَ قَرِینًا (نساء/38)؛ و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشاندادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند؛ (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست؛) و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است.
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ (انفال/47)؛ و مانند کسانی نباشید که از روی هویپرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند؛ (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل میکنند، احاطه (و آگاهی) دارد!
آنها حتی مسجد نیز میسازند:وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىوَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ (توبه/ 107)؛ کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان) و (تقوّیت) کفر و تفرقهافکنی میان مؤمنان و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود. آنها سوگند یاد میکنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشتهایم!» امّا خداوند گواهی میدهد که آنها دروغگو هستند!
نکته جالب در جریان نفاق، تأکید بسیار قرآن بر این گروه است که از سویی نشانه ادامه این جریان در جامعه اسلامی است و از سوی دیگر، خبر از حضور منافقان در لباس مسلمانان و صحابی است. نکته دیگر یک پرسش تاریخی است که این جریان پر رمز و راز، پس از پیامبر به چه کاری مشغول بود و چرا جامعه تا مدتی به ظاهر آرام شد، اما با آغاز خلافت امیرالمؤمنین (ع)، باز هم عداوتها آغاز شد و حتی صحابی پیامبر رو در روی هم ایستادند؟!
با نگاه به جریان نفاق و نیز تیره یهودی دشمنان اسلام، به ارتباطات گسترده و پنهانی پی میبریم که قرآن از آن خبر داده و هشدارهای جدی نسبت به آن داده است.قرآن مؤمنان را از دوستی و سرسپردگی با دشمنان کافر و اهل کتاب و نیز منافقان پرهیز میدهد:یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَن تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُّبِینًا (نساء/144)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! غیر از مؤمنان، کافران را ولیّ و تکیهگاه خود قرار ندهید! آیا میخواهید (با این عمل،) دلیل آشکاری بر ضدّ خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟!
و نیز: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىأَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (مائده/ 51)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصارا را ولیّ (و دوست و تکیهگاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند.
اما رفتار منافقان که در لباس مؤمنان و در جامعه اسلامی زندگی میکنند، در برابر این آموزه است:بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا . الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا (نساء 138 و 139)؛ به منافقان بشارت ده که مجازات دردناکی در انتظار آنهاست! همآنها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب میکنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان میجویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟!
دورویی و بیاعتقادی در قلب، به آن چه در زبان جاری است و کفر درونی و ایمان ظاهری، از ویژگیهای منافقان است. از این روست که منافقان همان غیرخودیهای جامعه اسلامی هستند که در جبهه دشمن قرار میگیرند:الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِن کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَکُن مَّعَکُمْ وَإِن کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُم مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلَن یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا (نساء/141)؛
منافقان همانها هستند که پیوسته انتظار میکشند و مراقب شما هستند. اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد، میگویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس ما نیز در افتخارات و غنایم شریکیم!) و اگر بهرهای نصیب کافران گردد، به آنان میگویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمیکردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!). خداوند در روز رستاخیز، میان شما داوری میکند و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
قرآن به آشکارا پرده از چهره نفاق برکنده و همراهی با دشمن از درون را برملا میکند، اما در همین حال وضعیت منافقان را نیز روشن میسازد:أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نَافَقُوا یَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَکُمْ وَلَا نُطِیعُ فِیکُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَنَّکُمْ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ . لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا یَنصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ . لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِی صُدُورِهِم مّنَ اللَّهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُونَ (حشر 11 تا 13)؛
آیا منافقان را ندیدی که پیوسته به برادران کفارشان از اهل کتاب میگفتند: «هرگاه شما را (از وطن) بیرون کنند، ما هم با شما بیرون خواهیم رفت و هرگز سخن هیچ کس را درباره شما اطاعت نخواهیم کرد؛ و اگر با شما پیکار شود، یاریتان خواهیم نمود!» خداوند شهادت میدهد که آنها دروغگویانند! اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمیروند و اگر با آنها پیکار شود، یاریشان نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند، پشت به میدان کرده فرار میکنند؛ سپس کسی آنان را یاری نمیکند! وحشت از شما در دلهای آنها بیش از ترس از خداست؛ این به خاطر آن است که آنها گروهی نادانند!
این در حالی است که قرآن حتی رابطه پنهانی با دشمنان را مد نظر قرار داده و نسبت به آن هشدار داده است:یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُم مِّنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیَّاکُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِن کُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یَفْعَلْهُ مِنکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ (ممتحنه/ 1)؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده، کافر شدهاند و رسولاللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست، از شهر و دیارتان بیرون میرانند. اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیام هجرت کردهاید؛ (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار میکنید، در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار میسازید، از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است!
بنابراین میتوان به خوبی فهمید جریان نفاق و جریان کفر، یک همدستی آشکار و گاه پنهانی دارند که نمونههای آن در تاریخ بسیار است. بغض کافران بنیاسرائیلی نسبت به حضرت مسیح و توطئه قتل او و تحریف دین خدا تا حضور در شبه جزیره حجاز و همپیمانی با مشرکان و منافقان در صدر اسلام، نمونه بارزی از این رفتار است. امروز به راحتی میتوان خط دشمنی این گروهها را شناسایی کرد، آن جا که حتی تحریفات خود را در منابع دینی هم نفوذ دادهاند و ما امروز با روایاتی به نام اسرائیلیات مواجه هستیم.
نیکو است از هشدارهای قرآن پند بگیریم. دستکم دو دسته اسرائیلی و منافقان، برای مطالعه تاریخی باید مورد توجه قرار بگیرند. باید توجه داشت چنین دشمنانی که از درون و بیرون با انگیزههای قوی و قدیمی، همواره در حال توطئه علیه جامعه اسلامی و ایمانی بودهاند، امروز نیز دست از نقشههای خود برنداشتهاند، به ویژه که قرآن درباره آینده قوم یهود – همانطور که پیش از این در آیه 64 سوره مائده آمد - پیشبینی کرده که دائم در حال فساد روی زمین خواهند بود.
فساد بنیاسرائیل تنها این نیست که بخشی از سرزمین اسلامی و قبله اول مسلمانان را غصب کردهاند؛ نقشههای اسلامستیزانه یهودیان و همپیمانی با غرب از سویی و نفوذ در جامعه مسلمانان از سوی دیگر، داستان عبرتانگیزی است. تشکیل گروههای فراماسونی و پنهان، فرقهسازیهای شگفتانگیزی چون: بهائیت، وهابیت، تصوّف جدید، شیطانپرستی و اخیراً کابالا که نقطه تلفیق شیطانگرایی، رسانه یهودی هالیوودی و فرقهسازی است.اینجا است که باید هشیارتر بود و به نقشههای آخرالزمانی اسرائیل و پیوند آن با مسیحیت افراطی با نام صهیونیستی اندیشید و جنگهای صلیبی نوین را با نظرداشت این انگیزههای کهن و شیطانی تحلیل کرد.
دشمنی یهود با قرآن که افشاکننده هویت صهیونیزم است و جهان اسلام که قومی پس از یهودیان و نصرانیان هستند و دین اسلام که دین توحیدی ابراهیمی و غالب بر جهان خواهد بود، باعث شده این تیره لجوج و عنود که با حضرت موسی (ع) نیز مدارا نکردند، به هر وسیلهای چنگ بزنند و فسادانگیزی کنند. این ابزارها ممکن است مالی و نظامی و رسانهای باشد و ممکن است ماورائی و شیطانی باشد که در تاریخ نیز سابقه دارد:وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (بقره/ 102)؛
و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم میخواندند، پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد، پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد میدادند و) به هیچ کس چیزی یاد نمیدادند، مگر اینکه از پیش به او میگفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!)» ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را میآموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچ گاه نمیتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرا میگرفتند که به آنان زیان میرسانید و نفعی نمیداد و مسلماً میدانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهرهای نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود، آنچه خود را به آن فروختند، اگر میدانستند!!
به این گزارش توجه کنید: « سال 1960 را میتوان آغاز دوره تجدید حیات شیطانپرستان در آمریکا دانست. ظهور این پدیده مدیون حمایتهای بیدریغ سرمایهداران یهودی و فراماسونها بود. جادوگری و شیطانپرستی را در اوایل قرن 19 میلادی بعضی از سرمایهداران و اشرافزادگان انگلستان که عضو گروههای فراماسونری بودند، با نام باشگاه آتش جهنم در لندن تأسیس کردند و علت حمایت آنان از این گروه، جلب سود از فروش مشروبات الکلی بود.
امروزه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مشروبات در جهان، ساموئل برنفمن، یک یهودی مهاجر است. روچیلد مؤسس بزرگترین امپراتوری قمار در دنیا و قاچاقچی مشروبات و مواد مخدّر و یک یهودی و حامی این گروه است و اولین بنیانگذار شیطانپرستی نوین، آنتوان شزاندر لاوی، مؤسس کلیسای شیطان هم یک یهودی است.»
باز هم به قرآن برگردیم؛ آیندهپژوهی، بخشی از آموزههای دینی است و خدا وعدههایی را نسبت به آینده داده و همواره بشارت پیامبران در آیین گذشتگان وجود داشته است. از همین رو، اهل کتاب از بعثت پیامبر خدا (ص) خبر داشتند تا جایی که نوید چنین روزهایی را پیش از آن میدادند، اما رویکرد آنان پس از بعثت، دگرگون شد:وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکافِرینَ (بقره/89)؛ و هنگامى که از طرف خداوند، کتابى براى آنها آمد که موافق نشانههایى بود که با خود داشتند و پیش از این، به خود نوید پیروزى بر کافران مىدادند (که با کمک آن، بر دشمنان پیروز گردند.) با این همه، هنگامى که این کتاب و پیامبرى را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او کافر شدند. لعنت خدا بر کافران باد!
یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبین (مائده/15)؛ اى اهل کتاب! پیامبر ما که بسیارى از حقایق کتاب آسمانى را که شما کتمان مىکردید روشن مىسازد، به سوى شما آمد و از بسیارى از آن، (که فعلًا افشاى آن مصلحت نیست،) صرفنظر مىنماید. (آرى)، از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد.
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذی جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثیراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُکُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ (انعام/91)؛ آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: «خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانى، نفرستاده است!» بگو: «چه کسى کتابى را که موسى آورد، نازل کرد؟! کتابى که براى مردم، نور و هدایت بود، امّا شما آن را به صورت پراکنده قرار مىدهید؛ قسمتى را آشکار و قسمت زیادى را پنهان مىدارید و مطالبى به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان، از آن باخبر نبودید!» بگو: «خدا!» سپس آنها را در گفتوگوهاى لجاجتآمیزشان رها کن، تا بازى کنند!
وَ إِذا لَقُوا الَّذینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ لِیُحَاجُّوکُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ أَ فَلا تَعْقِلُون (بقره/76)؛ و هنگامى که مؤمنان را ملاقات کنند، مىگویند: «ایمان آوردهایم»؛ ولى هنگامى که با یکدیگر خلوت مىکنند، (بعضى به بعضى دیگر اعتراض کرده) مىگویند: «چرا مطالبى را که خداوند (در باره صفات پیامبر اسلام) براى شما بیان کرد، به مسلمانان بازگو مىکنید تا (روز رستاخیز) در پیشگاه خدا، بر ضد شما به آن استدلال کنند؟! آیا نمىفهمید؟!»
هَأَنتُمْ أُوْلَاءِ تحُبُّونهُمْ وَ لَا یحُبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ کلُّهِ وَ إِذَا لَقُوکُمْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْاْ عَضُّواْ عَلَیْکُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُواْ بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمُ بِذَاتِ الصُّدُور (آلعمران/119)؛ شما کسانى هستید که آنها را دوست مىدارید، امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالى که شما به همه کتابهاى آسمانى ایمان دارید (و آنها به کتاب آسمانى شما ایمان ندارند). هنگامى که شما را ملاقات مىکنند، (به دروغ) مىگویند: «ایمان آوردهایم!» امّا هنگامى که تنها مىشوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مىگزند! بگو: «با همین خشمى که دارید، بمیرید! خدا از (اسرار) درون سینهها آگاه است.»
این پنهانکاری در منافقان نیز مشاهده میشود: وَ إِذا لَقُوا الَّذینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَیاطینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِوُن (بقره/14)؛ و هنگامى که افراد باایمان را ملاقات مىکنند و مىگویند: «ما ایمان آوردهایم!»، (ولى) هنگامى که با شیطانهاى خود خلوت مىکنند، مىگویند: «ما با شماییم! ما فقط (آنها را) مسخره مىکنیم!»
به راستی قرآن کریم رفتار پنهانکارانه و کتمان حقیقت صهیونیستها را افشا کرده است. همانگونه که در آیات پیشین آمد، علاقه این فرقه به سحر و جادوگری و شعبده و چشمبندی نیز از نگاه حقیقتبار قرآن دور نمانده است. همچنین قرآن از گروهی یاد میکند که خواستار گسترش فحشا هستند: إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فىِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ لهَمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فىِ الدُّنْیَا وَ الاْخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُون (نور/19)؛ کسانى که دوست دارند زشتیها در میان مردم باایمان شیوع یابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت است و خداوند مىداند و شما نمىدانید!
جالب این که نقطه اشتراک گروههای شیطانپرست، عرفانهای کاذب، فراماسون و صهیونیست، گسترش فحشا و تخدیر انسانها است. چیزی که از برنامههای اصلی شیطان است: یَأَیهَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّمَا الخَمْرُ وَ الْمَیْسرُ وَ الْأَنصَابُ وَ الْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فىِ الخَمْرِ وَ الْمَیْسرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَوةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتهُونَ (مائده/90 و91)؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بختآزمایى]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید! شیطان مىخواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد و با این نهى اکید،) خوددارى خواهید کرد؟!
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( دوشنبه 92/9/11 :: ساعت 2:26 صبح )
»» دشمن شناسی قرآنی و تبار دشمنان
دشمن شناسی قرآنی و تبار دشمنان
در مکتب قرآن، دشمن از پیش از خلقت بشر تا رستاخیز؛ یعنی گسترهای فراتر از تجربه و اندیشه انسانها مورد توجه قرار گرفته است.
دشمنشناسی قرآنی با توجه به گستره اطلاعات حقیقی و شناختدهی فراجهانی و نگاه آسمانی و فراگیر آن، دارای نکاتی بسیار ارزشمند است که میتواند انسان را در تجربهها و آزمون و خطاهای خود یاری دهد. به دیگر سخن، انسان با تجربه و دانش خود، تنها بخشی کوچک از بایدها و نبایدهای زندگی خود را میشناسد، اما با مراجعه به وحی میتواند به ابعاد گسترده و لایههای پنهانی دست یابد که دانشی نسبت به آن نداشته است. شناخت دشمن و راهکارهای مقابله با آن، از جملة این دانستنیهای وحیانی است که باید متواضعانه در مکتب قرآن زانو زد و آموخت و به کار بست.
ورود آشکار قرآن به مبحث دشمنشناسی
گرچه قرآن کتاب هدایت مردمان است و خود بر این ادعا است؛ «هدی للناس»، اما آیاتی از قرآن کریم به صراحت به مسئله دشمنشناسی پرداخته و هشدارهای لازم را داده است. یک نمونه از این آیات را مرور میکنیم. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَهة عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یؤْفَکُونَ (منافقون/4)؛ هنگامی که آنها را میبینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو میبرد؛ و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا میدهی؛ اما گویی چوبهایی خشک هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند! هر فریادی از هر جا بلند شود، بر ضد خود میپندارند؛ آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند؟!
1 . دشمنان پدیدار
دشمنشناسی در مکاتب دیگر از زمانی آغاز میشود که گلولهای شلیک میشود و انسانی تهاجم میکند. یا آن که قهر طبیعت و بلایای آن، به مثابه دشمن شناخته میشود. همچنین داستانپردازی درباره موجودات فضایی و احتمال حمله آنها، از دیگر موارد دشمنشناسی یا دشمنپنداری است.
در مکتب قرآن، دشمن از پیش از خلقت بشر تا رستاخیز؛ یعنی گسترهای فراتر از تجربه و اندیشه انسانها مورد توجه قرار گرفته است. خدا در قرآن مجید از فرشتگان که از جنس لطیفی چون نور آفریده شدهاند و کاری جز تسبیح خدا ندارند و وظایفی را به عهده دارند، نام برده است:الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (فاطر/ 35)؛ ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه. او هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید و او بر هر چیزی تواناست!
قرآن کریم همچنین از موجودات دیگری به نام جن نام میبرد که از جنس آتش هستند و اختیارات بسیاری دارند: وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ (حجر/27)؛ و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم!وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ (الرحمن/15)؛ و جنّ را از شعلههای مختلط و متحرّک آتش خلق کرد!وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئک تَحَرَّوْا رَشَدًا (جن/14)؛ و اینکه گروهی از ما مسلمان و گروهی ظالمند؛ هر کس اسلام را اختیار کند، راه راست را برگزیده است.
همچنین انسانها که از گل آفریده شدهاند:وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ (مؤمنون/12)؛ و ما انسان را از عصارهای از گِل آفریدیم. در این میان داستان خلقت آدم و سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس، خود فصلی دیگر میطلبد، اما قرآن به نکتههای ویژهای اشاره دارد: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا (کهف/50)؛ به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس -که از جنّ بود- و از فرمان پروردگارش بیرون شد. آیا (با این حال،) او و فرزندانش را به جای من اولیای خود انتخاب میکنید، در حالی که آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبرداری از شیطان و فرزندانش به جای اطاعت خدا،) چه جایگزینی بدی است برای ستمکاران!
دشمنشناسی قرآن از همین لحظه آغاز میشود و اصلیترین دشمن و مهمترین انگیزههای آن را به بشر میشناساند. شیطان در برابر نافرمانی و جهنمی که در انتظار اوست، چنین میکند:قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (ص/82)؛ گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد.اینجاست که ریشه همه دشمنیها میروید و فرزندان و لشکریان شیطان در برابر انسان و خدای انسان صف میکشند:إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ (فاطر/6)؛ البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!
خود انسان نیز بالقوه میتواند دشمن دیگر انسانها باشد یا حتی دشمن خود و این دشمنی از وسوسههای نفس اماره سرچشمه میگیرد و وابستگیهای دنیایی انسان را به این گمراهی میکشاند:وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (یوسف/53)؛ من هرگز خودم را تبرئه نمیکنم که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر میکند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
2. دشمنان دینی و اعتقادی
قرآن کریم تنها به دشمنانی اشاره نمیکند که انگیزههای آفرینشی و آزمایشی برای دشمنی با انسان داشته باشند. گرچه وحی برای ترسیم زندگی سعادتمند دنیوی و آخرتی است و حیات طیبه یک مؤمن را تنظیم میکند، اما کتاب هدایت همه انسآنها است، اگر به سوی آن بیایند و ایمان بیاورند.
دین و اعتقادات نیز از نگاه قرآن میتواند انگیزه دشمنی باشد. تنها دین مورد قبول نزد خدا اسلام است، گرچه پیروان دین آسمانی بخواهند در آن اختلافی ایجاد کنند (آلعمران/ 19) و هر کس غیر از اسلام که آیین تسلیم شدن در برابر خدا است را بپذیرد، در قیامت از او پذیرفته نخواهد شد (آلعمران/ 85) همان آیین مسلمانی ابراهیم (نحل/123) که بر اساس فطرت تغییرناپذیر بشر استوار است (روم/30).پس اگر دین و اعتقاد یک فرقه باعث دشمنی شده؛ یا انحرافی در دین صورت گرفته و یا پیروان آن دین دچار گمراهی شدهاند.
الف: مشرکان
این دسته در آغاز خداپرست بودهاند، اما دچار تحریف شده و به بتپرستی روی آوردهاند وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ (عنکبوت/ 61)؛ و هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟»، میگویند: «اللّه»! پس با این حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف میسازند؟!إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذ لِکَ لِمَن یَشَاءُ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا (نساء/48)؛ خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناهی بزرگ مرتکب شده است.
ب: کفار
کافران دستهای هستند از اهل کتاب که به بخشی از آموزههای آسمانی کفر میورزند:یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ (آلعمران/70)؛ ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر میشوید، در حالی که (به درستی آن) گواهی میدهید؟! سرنوشت کفار این چنین است: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ (بقره/ 161)؛ کسانی که کافر شدند و در حالِ کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود!
ج: یهود
قوم یهود بیشترین دشمنی را با مؤمنان دارند و این دشمنی از پیچیدگیهای بسیاری برخوردار است که باید در جای خود بررسی شود:لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ... (مائده/82)؛ طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود خواهی یافت...
د: نصارا
مسیحیان نیز در حد خود به دشمنی میپردازند:وَمِنَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَسَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ (مائده/14)؛ و از کسانی که ادّعای نصرانیّت (و یاری مسیح) داشتند (نیز) پیمان گرفتیم؛ ولی آنها قسمت مهمّی را از آنچه به آنان تذکّر داده شده بود فراموش کردند؛ از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم و خداوند (در قیامت) آنها را از آنچه انجام میدادند (و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت.
از همین روست که میفرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارأَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (مائده/51)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولیّ (و دوست و تکیهگاه خود) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند.
چرا که:وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىحَتَّىتَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ (بقره/120)؛ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریفیافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
هـ : منافقان
نفاق، جریانی مخوف و پنهان است که آیات بسیاری به آن پرداخته است. دشمنی منافقان به دلیل پنهانی و درونی بودن آن، خطرناک است:إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا (نساء/145)؛ منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنابراین، از طرح دوستی با دشمنان خدا که نشانه نفاق است، بپرهیزید!)
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( دوشنبه 92/9/11 :: ساعت 2:25 صبح )
»» دشمن شناسی
وی تشریح مینماید که آژانس میتوانست تجهیزات استراق سمع را در ایستگاههای اتصال کابل نصب کند–بیشتر از 24 سایت در اطراف آمریکا که کابلهای فیبرنوری را به طرف ساحل هدایت مینمودند. اگر این مسیر انتخاب شده بود، آژانس میتوانست فعالیتهای استراق سمع را فقط به ارتباطات بینالمللی محدود نماید که طبق قانون آمریکا در آن زمان تنها کاری بود که میتوانستند انجام دهند. در عوض، آژانس تصمیم گرفت اتاقهای ضبط و کنترل سری مکالمات را در نقاط اتصال کلیدی سراسر کشور برپا دارد– ساختمانهای بزرگ و بدون پنجره موسوم به سوئیچها– سپس دسترسی آن را نه فقط به ارتباطات بینالمللی بلکه بیشتر به مکالمات داخلی در سراسر آمریکا نیز فراهم ساخت. شبکه ایستگاههای رهگیری بیش از یک اتاق تکنفره در ساختمان AT&T در سن فرانسیسکو است که وجود آنها در سال 2006 فاش گردید. بینی میگوید: "فکر میکنم حدود 10الی 20 تا از این اتاقها وجود دارند. این اتاقها فقط در سانفرانسیسکو نیستند، بلکه در مرکز و نیز ساحل شرقی آمریکا نیز وجود دارند."
استراق سمع مکالمات شهروندان آمریکا صرفاً در سوئیچهای مخابرات متوقف نمیگردد. برای کنترل ارتباطات ماهوارهای در داخل و خارج از آمریکا، آژانس بر ایستگاههای زمینی پرقدرت AT&T ، گیرنده ماهوارهای در مناطقی نظیر Roaring Creek و Salt Creek نظارت دارد. در انتهای جاده فرعی منطقه روستایی کاتاویسا ایالت پنسیلوانیا، سه دیش ماهوارهای 105 فوتی منطقه Roaring Creek ، بخش اعظم ارتباطات آمریکا را در داخل و خارج از اروپا و خاورمیانه تحت کنترل دارند. در زمین متروکهای از منطقه دوردست آرباکل ایالت کالیفرنیا، سه دیش ماهوارهای مشابه در ایستگاه Salt Creek شرکت AT&T منطقه آسیا و حاشیه اقیانوس آرام را تحت پوشش دارند.
یکی از مقامات سابق آژانس امنیت ملی انگشت سبابه و شست خود را نزدیک هم نگاهداشت و گفت: "فاصله ما از یک دولت دیکتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بین این دو انگشت است."
بینی در اواخر سال 2001 آژانس امنیت ملی را ترک کرد، در واقع مدت کوتاهی پس از آنکه آژانس امنیت ملی برنامه ضبط و کنترل بدون مجوز مکالمات را آغاز کرد. وی صراحتاً میگوید: "آنها قانون اساسی را زیرپا گذاشتند. اما برای آنها اهمیتی نداشت. آنها قصد دارند به هر شکل ممکن این کار را انجام دهند و هر کسی که در این راه مانع گردد را قربانی میکنند. پس از نقض قانون اساسی، دیگر نمیتوانستم در آنجا بمانم." بینی اظهار میدارد طرح Stellar Wind به مراتب بزرگتر از آن چیزی بود که افشا گردید. این برنامه فقط شامل استراق سمع مکالمات تلفن همراه داخلی نیست بلکه بازرسی ایمیلهای داخلی را نیز شامل میگردد. در ابتدا، روزانه 320 میلیون تماس تلفنی یعنی حدود 73 تا 80 درصد حجم کل رهگیرهای آژانس در سراسر جهان ثبت و ضبط میگردید. بنابر اظهارات باینی– که همچنان روابط نزدیک خود را تا چند سال قبل با کارکنان آژانس حفظ کرده بود– تجهیزات استراق سمع در اتاقهای مخفی سراسر کشور بوسیله برنامههای نرمافزاری بسیار پیشرفته نصب میگردند که "بازرسی عمیق بستههای اطلاعات" را انجام میدهند و جریان اینترنت را زیر نظر میگیرند که از طریق کابلهای با ظرفیت 10 گیگا بایت در ثانیه و با سرعت نور در تبادل هستند.
این نرمافزار توسط شرکت "ناروس"(Narus) طراحی شده که هماکنون بخشی از شرکت بوئینگ است و تحت کنترل از راه دور مقر آژانس امنیت ملی در فورت مید مریلند قرار دارد و منابع آمریکا را برای آدرسها، موقعیتها، کشورها، شماره تلفنها و نیز اسامی فهرست شده دیدهبان، واژگان کلیدی و عبارت هدف در ایمیلها جستجو میکند. هرگونه تماس مشکوک بویژه عبارات یا افرادیکه در فهرست دیدهبان آژانس وجود دارند، به طور خودکار کپی یا ضبط میشوند و سپس برای آژانس امنیت ملی ارسال میگردند.
بینی میگوید دامنه تجسس از آنجا گسترش مییابد. زمانی یک اسم وارد بانک اطلاعاتی ناروس میگردد، کلیه تلفنهای همراه و سایر ارتباطات داخلی و خارجی شخص موردنظر به طور خودکار راه خود را به طرف گیرندههای آژانس امنیت ملی پیدا می کنند. بینی اظهار میدارد: "هر کسی را که بخواهید، در یک گیرنده خواهید یافت. اگر شماره شما در آنجا باشد؟ به طرف گیرندهها هدایت و ضبط میشوند." وی همچنین افزود: "سیستم ناروس به شما اجازه میدهد که همه مکالمات را ضبط نمایید." و زمانیکه بلوفدال تکمیل گردد، کلیه اطلاعات برای ذخیرهسازی و تجزیهوتحلیل به آنجا ارسال خواهد شد.
بنابر اظهارات باینی، یکی از مرموزترین اسرار برنامه Stellar Wind –که تا به امروز هرگز تایید نشده است– این بود که آژانس امنیت ملی بدون مجوز به گنجینه وسیعی از صورتحسابهای داخلی و بینالمللی شرکت دست یافت، اطلاعات دقیق و مفصل از کسانی که در داخل آمریکا و سراسر جهان با آنها تماس میگرفتند. از سال 2007 ، شرکت AT&T بیش از 2.8 تریلیون رکورد در بانک اطلاعاتی مجتمع فلورهام پارک ایالت نیوجرسی ذخیره کرده بود.
به نقل از باینی، "وریزون"(Verizon) بخشی از این برنامه بود و شنود تعداد تماسهای داخلی را افزایش داد. وی همچنین افزود : "این برنامه تعداد تماسها را حداقل تا مضربی از عدد 5 افزایش میدهد. بنابراین شما روزانه بیش از یک میلیارد و نیم تماس تلفنی خواهید داشت."(سخنگوی شرکت مخابرانی وریزون و AT&Tگفتند که شرکت در خصوص مسائل امنیت ملی هیچگونه اظهارنظری نخواهد کرد)
بینی پس از ترک آژانس امنیت ملی، نصب سیستمی را برای مونیتورینگ تماس افرادی پیشنهاد داد که ارتباط بسیار نزدیکی با هدف اولیه دارند. وی میگوید هرچه فرد از این هدف دورتر باشد– مثلاً آشنا یا دوست هدف- کمتر تحت نظر گرفته میشود. اما آژانس این پیشنهاد را نپذیرفت و با توجه به احداث مرکز جدید ذخیرهسازی اطلاعات در یوتا، بینی شک دارد که این مرکز در حال حاضر فقط اطلاعات را جمعآوری میکند. وی خاطرنشان میسازد: "کل ماجرا این بود که شما چطور 20 ترابایت رکورد در دقیقه را مدیریت میکنید؟ روش پیشنهادی ما این بود بین موارد ضروری و غیرضروری تمایز قائل شویم." در عوض، "آنها هر آنچه را که جمعآوری میکنند، ذخیره مینمایند." و آژانس تا آنجا که بتواند اطلاعات جمعآوری میکند.
پس از آنکه ارتباطات رهگیری و ذخیره میشوند، جستجوی دادهها آغاز میگردد. بینی میگوید: "با جستجوی دادهها شما میتوانید افراد مختلف را در هر زمانی تحت نظر بگیرید." کلیه اطلاعات افراد بر روی نمودار ترسیم میشوند. "مبادلات مالی، سفر یا هر چیز دیگری" از اینرو، با ورود اطلاعاتی نظیر قبض کتابفروشی، صورتحسابهای بانکی و قبض عوارض، آژانس امنیت ملی میتواند تصویر بسیار دقیقتری از زندگی فرد موردنظر ترسیم نماید.
آژانس امنیت ملی همچنین این توانایی را دارد تا به طور مستقیم و فوری تماسهای تلفن همراه را شنود کند. بنابر اظهارات آدرین جی. کین( که پس از حمله به مرکز تجارت جهانی به عنوان ردیاب تماسهای تلفنی در مرکز آژانس امنیت ملی در ایالت جورجیا فعالیت میکرد)، "اساساً کلیه قوانین زیرپا گذاشته شدند. آنها از هر بهانهای برای توجیه دلیل تجسس زندگی شهروندان آمریکا استفاده خواهند کرد." حتی خبرنگاران خارج از کشور نیز شامل میشوند. خانم کین شنود مکالمات شهروندان بیگناه را شخصاً غمانگیز و دردناک میدانست. وی میگوید: "این اقدام شبیه جستجو و یافتن دفتر خاطرات فرد است."
در اتاقهای مخفی شنود، نرمافزار آژانس امنیت ملی کلیه ایمیلها، تماسهای تلفن همراه و توئیتهای ارسالی را بررسی میکند.
اما البته فرد حق دارد که از این اقدام آژانس نگران شود. زمانیکه راه برای دولت باز باشد تا جاسوسی شهروندان آمریکا را بنماید، پس این وسوسه قوی نیز وجود دارد که از قدرت خویش برای اهداف سیاسی سوءاستفاده کند، همانطور که ریچارد نیکسون در ماجرای واترگیت تماس تلفنی رقبای سیاسی خود را استراق سمع کرد و به آژانس امنیت ملی دستور دارد تا جاسوسی معترضان ضدجنگ را بنماید. این موارد کنگره را وادار ساخت تا در اواسط دهه 1970 قانون ممنوعیت جاسوسی داخلی را تصویب کند.
بینی قبل از ترک آژانس امنیت ملی تلاش کرد تا مقامات را قانع نماید یک سیستم هدفمندتر طراحی کنند تا بتوانند به سادگی از دادگاه مجوز بگیرند. در آن زمان، آژانس برای کسب مجوز قانونی 72 ساعت زمان نیاز داشت و بینی برای رایانهای کردن این سیستم روشی را پیشنهاد داد. "پیشنهاد داده بودم که رویه درخواست مجوز و تایید آن را خودکار نماییم. با این روش میتوانیم روزانه چندین میلیون رهگیری را مدیریت کنیم تا اینکه صورت مسئله را پاک نماییم." اما چنین سیستمی به هماهنگی دقیق با دادگاه نیاز داشت که البته مقامات آژانس نیز علاقهای به آن نداشتند. در عوض، آنها دریافت اطلاعات در ابعاد گسترده را ادامه دادند. زمانیکه پرسیدند بعد از حادثه 11 سپتامبر چه تعداد تماس–در فرهنگ آژانس امنیت ملی، "تبادلات"– در آژانس رهگیری شده است، بینی تعدادی "بین 15 تا 20 تریلیون در 11 سال گذشته" را تخمین میزند.
زمانیکه باراک اوباما به مسند قدرت رسید، بینی امیدوار بود که دولت جدید با هدف رعایت مفاد قانون اساسی در جهت اصلاح این برنامه گام بردارد. بینی و "جی. کرک وایبی"(J. Kirk Wiebe) از تحلیلگران ارشد سابق آژانس امنیت ملی تلاش کردند تا نظر بازرس کل وزارت دادگستری را به طرح سیستم خودکار تایید مجوز جلب نمایند. اما چندان توجهی به آن نشد. بینی میگوید: "آنها گفتند ما نمیتوانیم در این مورد اظهارنظر کنیم."
بینی در رستورانی حوالی مقر آژانس امنیت ملی، یعنی همان مکانی که تقریباً 40 سال از عمر خویش را در آنجا گذارنده است؛ مینشیند. انگشت سبابه و شست خود را به هم نزدیک میگرداند و میگوید: " فاصله ما از یک دولت دیکتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بین این دو انگشت است."
هنوز یک فناوری وجود دارد که مانع از دسترسی دولتی با قدرت نامحدود به اطلاعات دیجیتالی محرمانه میگردد: رمزگذاری قوی. هر فردی– از تروریست و دلالان اسلحه گرفته تا شرکتها، موسسات مالی و فرستندههای ایمیل– میتوانند از این فناوری برای مهر و موم کردن پیامها، طرحها، عکسها و اسناد در درون محافظ اطلاعات استفاده نماید. برای سالها یکی از قویترین محافظها، برنامه استاندارد رمزنویسی پیشرفته بوده است، یکی از چند الگوریتمی که در اغلب نقاط جهان برای کدگذاری دادهها مورد استفاده قرار میگرفت. این الگوریتم در سه نوع موجود است– 128 بیتی، 192 بیتی و 256 بیتی– که در اغلب ایمیلهای تجاری و مرورگرهای وب کاربرد دارد و آنقدر قوی است که آژانس امنیت ملی کاربرد آن را برای ارتباطات فوق سری دولت آمریکا تایید نموده است. اغلب کارشناسان بر این باورند که حمله رایانهای موسوم به brute-force علیه این الگوریتم– که برای شکستن قفل آن به صورت پیاپی حمله میکند– احتمالاً بیشتر از سن کره زمین زمان نیاز دارد. برای یک رمز 128 بیتی، تعداد موارد آزمون و خطا به 340 اوندسیلیون (1036) خواهد رسید.
یکی از دلایل اصلی احداث مجتمع بلوفدال، نفوذ به درون فرمول ریاضی پیچیدهای شبیه AES و رمزگشایی آن است. این نوع کشف رمز به دو ابزار اساسی نیاز دارد: رایانههای با سرعت بسیار بالا برای انجام حملاتbrute-force بر روی پیغامهای رمزگشایی شده و تعداد قابلتوجهی از این نوع پیغامها برای تحلیل رایانهای. هرچه تعداد پیغامهای یک هدف خاص بیشتر باشند، احتمال اینکه رایانهها الگوها را شناسایی کنند، بیشتر است و بلوفدال میتواند تعداد بسیار زیادی از پیغامها را ذخیره نماید. منبع دیگری، از مدیران ارشد اطلاعاتی که در بخش برنامهریزی فعالیت داشت، میگوید: "یکبار درباره چرایی ساخت این مرکز برای آژانس امنیت ملی پرسیدیم؟ اوه، پسر، آنها کلیه پرسنل قدیمی را جمع کردند– حتی ماموران مخفی" بنابر اظهارات وی، این کارشناسان به مدیر وقت اطلاعات ملی یعنی "دنیس بلر"(Dennis Blair) گفتند: "شما باید چنین مکانی را بسازید زیرا ما به تنهایی قادر به رمزگشایی نیستیم." این اعترافی صادقانه بود. در جنگ طولانی بین رمزنویسها و رمزیابها– با وجود دهها هزار رمزنویس در صنعت امنیت رایانهای– رمزیابها به شکست خود اعتراف کردند.
بنابراین آژانس طرح احداث یک مرکز مهم– تاسیسات عظیم ذخیره اطلاعات– را در دست اجرا داشت. ضمناً، در ایالت تنسی، دولت با حداکثر پنهانکاری در حال اجرای پروژه مهم دیگری بود: پرقدرتترین رایانه جهان که تا به حال وجود داشته است.
این طرح در سال 2004 به عنوان پروژه مدرن منهتن آغاز گردید. هدف از این پروژه که تحت عنوان برنامه سیستمهای رایانهای با راندمان بالا نیز از آن یاد میگردد، افزایش هزار برابری سرعت رایانه بود و ساخت دستگاهی که بتواند عملیاتهای یک کادریلیون (1015) را ظرف یک ثانیه اجرا نماید و با نام "پتافلوپ"(petaflop) شناخته میشود. و همزمان با پروژه منهتن، مکانی که برای پروژه این ابررایانه انتخاب گردید، شهر اوک ریج در شرق تنسی بود، یک منقطه روستایی که رودخانههای خروشان آن راه خود را به سوی تپههای کم ارتفاع و دور از هم پیدا میکنند. در حدود 25 مایل دورتر از ناکسویل، "شهر مخفی" وجود دارد که برای اولین بمب اتمی اورانیوم 235 را از آنجا استخراج کردند. تابلویی در نزدیکی راه خروجی به چشم میخورد که بر روی آن نوشته شده است: آنچه که در اینجا میبینید، آنچه که در این مکان انجام میدهید، آنچه که در اینجا میشنوید، زمانیکه اینجا را ترک میکنید، بگذارید همین جا بماند و بروید. کمی دورتر از این تابلو، ساختمان فیزیکی آزمایشگاه ملی اوک ریج وزارت انرژی است که در جنگ مخفی جدید دخالت دارد. اما این بار در عوض ساخت بمبی با قدرت تقریباً غیرقابل تصور، سلاح یک رایانه با سرعت تقریباً غیرقابل تصور است.
در سال 2004 ، به عنوان بخشی از پروژه ساخت ابررایانه، وزارت انرژی تاسیسات مدیریت رایانهای اوک ریج را برای چندین آژانس راهاندازی کرد تا آنها نیز به نیروهای فعال در این پروژه ملحق شوند. اما در واقعیت دو روش وجود دارد: روش اول غیرمحرمانه است که در آن کلیه فعالیتهای علمی جنبه عمومی خواهند داشت و دیگری فوق سری است که آژانس امنیت ملی در این روش میتواند به طور مخفیانه برنامه رایانهای خود را دنبال کند. یکی از کارشناسان ارشد سابق بخش رایانه در آژانس امنیت ملی که در این پروژه نیز فعالیت داشت و هنوز هم با آژانس در ارتباط است، میگوید: "به دلایلی آنها باید تاسیسات دیگری بسازند."(او یکی از سه منبع آگاه است که این برنامه را تشریح نمود). این عملیات پرهزینه است اما آژانس چارهای جز اجرای آن نداشت.
مرکز تحقیقات چندمنظوره یا ساختمان 5300 با هزینهای بالغ بر 41 میلیون دلار در 5 طبقه و 214000 فوت مربع مساحت بر روی زمینی در شرق مجتمع آزمایشگاهی ساخته شد و پروژه آن در سال 2006 به اتمام رسید. در پشت دیوارهای آجری و پنجرههایی با شیشه سبزرنگ، 318 دانشمند، مهندس رایانه و غیره به طور مخفیانه بر روی کاربرد رمزگشایی پروژههای رایانهای سرعت بالا و سایر برنامههای محرمانه فعالیت میکنند. این مرکز ابررایانه به افتخار "جورج آر. کاتر"( George R. Cotter) ، از دانشمندان برجسته آژانس امنیت ملی که اکنون بازنشسته شده و رئیس فعلی برنامه فناوری اطلاعات نامگذاری شده است. کارشناس سابق رایانه در آژانس امنیت ملی میگوید: "بر روی درب هیچ علامتی وجود ندارد."
در مرکز غیرمحرمانه وزارت انرژی در اوک ریج، اگرچه این خیابان یکطرفه فقط با افراد قابل اعتماد ساختمان 5300 باب همکاری را گشود اما کارها با سرعت سرسامآوری پیش رفت. با این وجود، تیم پروژه ابررایانه Cray XT4 را به XT5 ارتقا بخشید. به دلیل سرعت بالا این ابررایانه نام جگوار را برای آن انتخاب کردند که سرعت آن 1.75 برابر پتافلوپ بود و در سال 2009 رسماً سریعترین رایانه جهان نام گرفت.
ضمن اینکه، آژانس امنیت ملی در ساختمان 5300 موفق گردید که یک ابررایانه سریعتر بسازد. یکی دیگر از مقامات ارشد اطلاعاتی سابق که در روند نظارت بر این برنامه نقش داشت، میگوید: "آنها به موفقیت بزرگی دست یافتند." این سیستم احتمالاً مشابه با پروژه غیرمحرمانه جگوار بود اما سرعتی به مراتب بیشتر داشت و به طور اخص برای رمزگشایی ارتقا یافته و یک یا چند الگوریتم خاص نظیر AES را هدف گرفته بود. به عبارت دیگر، آنها از مرحله تحقیق و توسعه فراتر رفته و به مرحله حمله واقعی به سیستمهای رمزگشای بسیار پیچیده رسیده بودند. تلاش برای گشودن رمزها همچنان ادامه داشت.
یکی دیگر از مقامات سابق میگوید این دستاورد بسیار عظیم بود و آژانس این پروژه را حتی از نگاه جامعه اطلاعاتی و کنگره پنهان ساخت. وی همچنین اظهار میدارد: "درباره این پروژه فقط به رئیس، معاون و دو تن از مدیران کمیته اطلاعات گزارش دادند." علت چه بود؟ "آنها فکر میکردند که این موفقیت رایانهای به آنها این توانایی را میدهد که رمزهای دولتی را بگشایند."
علاوه بر دسترسی آژانس امنیت ملی به حجم قابل توجهی از اطلاعات محرمانه شهروندان آمریکا، چنین پیشرفتی پنجره را به روی گنجینهای از اسرار خارجی باز کرد. باوجودیکه امروزه اغلب ارتباطات مهم از کدهای قوی استفاده میکنند اما بیشتر اطلاعات ذخیره شده توسط آژانس امنیت ملی از جمله بخش اعظم دادهها که به بلوفدال انتقال مییابند، با کدهای ضعیفتر رمزگشایی میشوند.
آژانس امنیت ملی میپندارد که در آستانه کشف الگوریتم اصلی رمزگشایی است– باز کردن قفل گنجینهای از دادهها.
وی خاطرنشان میسازد، اینجاست که ارزش بلوفدال و کوهی از اطلاعات ذخیره شده مشخص میگردد. شاید امروز نتوانیم این اطلاعات را رمزگشایی کنیم اما فردا ممکن است. وی میگوید: "پس میتوانید در جلوی چشمان خود شاهد چیزی باشید که در گذشته درباره آن سخن میگفتند. با قیاس روش انجام کار، در خواهیم یافت که در حال حاضر چگونه این کار را انجام میدهند." این مقام سابق آژانس میگوید: مشکل اینجاست که نه تنها اطلاعات دولتهای خارجی با الگوریتمهای ضعیفتر کدگذاری میشوند، بلکه حجم زیادی از تماسهای داخلی افراد نظیر ایمیل شهروندان آمریکا نیز در دهه گذشته از سوی آژانس امنیت ملی رهگیری میشدند.
اما درابتدا ابررایانه باید رمزگشایی نماید و برای انجام آن، سرعت همه چیز است. هرچه رایانه سریعتر باشد، با سرعت بیشتری هم میتواند رمزها را بگشاید. برنامه استاندارد رمزنویسی پیشرفته- نمونه 56 بیتی AES- اولین بار در سال 1976 بکار بسته شد و حدود 25 سال مورد استفاده قرار گرفت. AES اولین بار در سال 2001 پا به عرصه وجود گذاشت و انتظار میرود برای حداقل یک دهه پرقدرت و قابل استفاده بماند. اما اگر آژانس امنیت ملی به طور مخفیانه رایانهای ساخته که سریعتر از تجهیزات غیرمحرمانه است، پس آژانس امنیت ملی از شانس رمزگشایی برنامه AES در زمان کوتاهتری برخوردار است.
اما علیرغم این پیشرفت، آژانس امنیت ملی ساخت پروژه اوک ریج را تکمیل نکرده است. هدف بعدی سازمان رسیدن به سرعت اگزافلوپ یعنی یک کوین تیلیون(1018) عملیات در ثانیه و در نهایت زتافلوپ (1021) و یوتافلوپ است.
این اهداف از جانب نمایندگان کنگره مورد حمایت بسیار قرار میگیرند. نوامبر گذشته یک گروه دوحزبی متشکل از 24 سناتور نامهای به رئیسجمهور اوباما نوشتند و در آن تصریح کردند که تامین بودجه طرح عظیم رایانهای وزارت انژری را تا سال 2013 تصویب کند(درخواست بودجه آژانس امنیت ملی محرمانه است). آنها برای همگام شدن و حتی ربودن گوی سبقت از چین و ژاپن به این ضرورت اشاره کردند. سناتورها خاطرنشان ساختند: "برای توسعه قابلیت رایانهای سرعت ملاک است." دلیل نیز کاملاً روشن بود: تا سال 2011 جگوار(در حال حاضر با حداکثر سرعت 2.33 پتافلوپ) پس از "رایانه K" ژاپن با سرعت 10.51 پتافلوپ و سیستمTianhe-1A چین با سرعت 2.57 پتافلوپ در رده سوم ایستاده است.
اما رقابت واقعی در بخش محرمانه اتفاق خواهد افتاد. برای توسعه مخفیانه دستگاه اگزافلوپ(یا بالاتر) جدید تا سال 2018 ، آژانس امنیت ملی احداث دو ساختمان مرتبط با هم را به وسعت کلاً 260000 فوت مربع را در نزدیکی تاسیسات شرق مجتمع اوک ریج پیشنهاد داده است. این ساختمان با عنوان مرکز دادههای رایانهای چندمنظوره، کمارتفاع اما عریض خواهد بود همچون انبارهای بزرگ، طرحی که برای نصب دهها ردیف رایانه ضروری است که در نهایت سیستمی را در مقیاس اگزافلوپ تشکیل خواهند داد و برای به حداقل رساندن فاصله بین مدارها به صورت گروهی تجمیع میشوند. طبق گزارش یکی از کارکنان وزارت انرژی در سال 2009 ، این مرکز "تاسیساتی ساده است که از سمت جاده چندان قابل رویت نیست" و مطابق با میل آژانس امنیت ملی برای مخفی نگاهداشتن این پروژه خواهد بود. این تاسیسات نیاز فراوانی به نیروی برق خواهد داشت و در کل حدود 200 مگاوات برق مصرف میکند که برای روشن کردن 200000 خانه کافی است. این رایانه حرارت بسیار زیادی تولید میکند که برای رفع این مشکل به 60000 تن تجهیزات خنککننده نیاز است، یعنی به اندازه تجهیزات خنککننده برجهای مرکز تجارت جهانی.
ضمناً، تیم Cray بر گام بعدی آژانس امنیت ملی تمرکز دارد که بخشی از منابع مالی آن از محل قرارداد 250 میلیون دلاری با آژانس پروژههای تحقیقات پیشرفته دفاعی تامین میگردد. این پروژه یک ابررایانه عظیم است که Cascade نامیده میشود، مدلی که تا پایان سال 2012 تکمیل خواهد شد. توسعه آن عمدتاً به موازات تلاشهای غیرمحرمانه وزارت انرژی و سایر آژانسهای مرتبط انجام میپذیرد. این پروژه، که در سال 2013 به اتمام خواهد رسید، رایانه Jaguar XT5 را به XK6 ارتقا میدهد که در اینصورت سرعت آن از 10 به 20 پتافلوپ افزایش خواهد یافت.
یوتابایت و اگزافلوپ، سپتیلیون و اوندسیلیون– مسابقه سرعت پردازش و ذخیره اطلاعات- همچنان ادامه دارد. "جورج لوئیس بورگس"(Jorge Luis Borges) در داستان سال 1941 خود تحت عنوان "کتابخانه بابل" کلکسیونی از اطلاعات را به تصویر کشید که دانش کل جهان را ذخیره نموده است اما حتی یک واژه آن به ندرت قابل درک است. در بلوفدال، آژانس امنیت ملی در حال ساخت کتابخانهای است که ممکن نبود حتی بورگس نیز به آن فکر کرده باشد. و به محض شنیدن واژهای از مقامات آژانس، فقط بحث زمان مطرح است تا کلیه اطلاعات مربوط به آن واژه در دسترس قرار گیرد.
این مقاله نوشته جیمز بمفورد نویسنده کتاب "کارخانه سایه: آژانس امنیت ملی فوق سری از 11 سپتامبر تا استراقسمع مکالمات شهروندان آمریکا"است.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( دوشنبه 92/9/11 :: ساعت 2:20 صبح )
»» دشمن شناسی
شبکه جاسوسی آژانس امنیت ملی
زمانیکه مرکز اطلاعات یوتا عملیاتی گردد، در اصل به سایه آژانس امنیت ملی تبدیل خواهد شد. این مرکز از اطلاعات دریافتی ماهوارههای جاسوسی آژانس، پستهای شنود خارج از کشور و اتاقهای مخفی مونیتورینگ در تاسیسات مخابراتی سراسر آمریکا تغذیه خواهد کرد. سپس این داده ها را در اختیار متخصصان رمزگشا، جستجوگران اطلاعات، تحلیلگران مسائل چین، کارشناسان ضدتروریسم و سایر افرادی قرار میدهد که در مقر آژانس امنیت ملی در فورت مید و اقصی نقاط جهان کار میکنند. در ادامه، توضیح خواهیم داد که این مرکز اطلاعات در پازل جهانی آژانس امنیت ملی کجا قرار دارد.
اجزا شبکه آژانس امنیت ملی عبارتند از:
1- ماهوارههای ثابت
چهار ماهواره در اطراف کره زمین قرار گرفتهاند که فرکانسهای مختلف را پایش میکنند، از امواج واکی تاکی و تلفنهای همراه در لیبی گرفته تا سامانههای راداری در کره شمالی. نرم افزار داخلی این ماهوارهها به عنوان اولین فیلتر در پروسه جمعآوری اطلاعات فعالیت میکند که فقط مناطق، کشورها، شهرها، شماره تلفنها یا ایمیلهای حساس را هدف میگیرند.
2- مرکز اطلاعات فضایی، پایگاه نیروی هوایی باکلی، کلرادو
اطلاعات دریافتی از ماهوارههای ثابت و نیز سیگنالهای پستهای شنود فضایی و خارج از کشور در خارج از شهر دنور تقویت میگردند. حدود 850 پرسنل آژانس امنیت ملی این ماهوارهها را رهگیری نموده، اطلاعات هدف را مخابره کرده و منابع اطلاعاتی را دانلود میکنند.
3- آژانس امنیت ملی در ایالت جورجیا، فورت گوردون، آگوستا، جورجیا
این مرکز بر رهگیری اطلاعات دریافتی از اروپا، خاورمیانه و شمال آفریقا تمرکز دارد. این تاسیسات با کد رمز "چای شیرین"(Sweet Tea ) تا حدزیادی توسعه یافته و در حال حاضر ساختمان عملیات آن 604000 فوت مربع است و بالغ بر 4000 اپراتور رهگیری، تحلیلگر و کارشناس مختلف در آنجا فعالیت دارند.
4- آژانس امنیت ملی در ایالت تگزاس، پایگاه نیروی هوایی لاکلند، سن آنتونیو
این مرکز بر رهگیری اطلاعات دریافتی از آمریکای لاتین و پس از حادثه 11 سپتامبر، خاورمیانه و اروپا تمرکز دارد. در این مکان حدود 2000 پرسنل فعالیت دارند. آژانس امنیت ملی اخیراً مرکز ابرداده را در این محل با هزینه 100 میلیون دلار بازسازی کرد- مرکز ذخیرهسازی اطلاعات پشتیبانی برای مرکز اطلاعات یوتا.
5- آژانس امنیت ملی ایالت هاوایی، جزیره اوهو
این مرکز بر رهگیری اطلاعات دریافتی از آسیا تمرکز دارد. این مرکز در دوران جنگ جهانی دوم با هدف ساخت هواپیما بنا شده بود و در واقع پناهگاه زیرزمینی با وسعت 250000 فوت مربع بود که تحت عنوان "حفره"(Hole ) از آن یاد میکردند. مشابه با سایر مراکز عملیات آژانس امنیت ملی، این تاسیسات نیز بعدها توسعه یافته است. این مرکز در حال حاضر با 2700 پرسنل در زمینی به وسعت 234000 فوت مربع فعالیت میکند.
6- پستهای شنود داخلی
مدتهاست که آژانس امنیت ملی اجازه دارد تا ارتباطات ماهوارهای بین المللی را استراق سمع کند. اما پس از حادثه 11 سپتامبر، این مرکز دستگاههای استراق سمع را در "سوئیچهای" مخابراتی آمریکا نصب کرد که امکان شنود تماسهای داخلی را فراهم میسازد. یکی از مقامات سابق آژانس امنیت ملی میگوید که هماکنون 10 تا 20 پست شنود در داخل وجود دارد.
7- پستهای شنود خارج از کشور
بنابر اظهارات یک منبع آگاه اطلاعاتی، آژانس امنیت ملی دستگاههای استراق سمع را بر روی حداقل دهها لینک مخابراتی خارج از کشور نصب کرده است که هر یک از آنها میتوانند جریان اطلاعات را با نرخ داده بالا استراقسمع نمایند.
8- مرکز اطلاعات یوتا، بلوفدال یوتا
مرکز ذخیره سازی اطلاعات دیجیتالی در مکانی به وسعت 2 میلیون فوت مربع و هزینهای بالغ بر 2 میلیارد دلار در خارج از شهر سالت لیک به عنوان شاهکار راهبرد اطلاعاتی آژانس امنیت ملی احداث گردید و فعالیت آن در حوزه رمزگشایی اسنادی حیاتی است که رمز آنها در گذشته غیرقابل شکستن بود.
9- مرکز تحقیقات چندمنظوره، اوک ریج، تنسی
حدود 300 دانشمند و مهندس رایانه با ضریب امنیتی بالا در این مکان مشغول به کارند و ساخت سریعترین ابررایانههای جهان از وظایف آنهاست و بر روی پروژههای رمزگشایی و سایر برنامههای مخفی فعالیت میکنند.
10- مقر آژانس امنیت ملی، فورت مید، مریلند
در اینجا تحلیلگران جهت تهیه گزارش و ارائه پیشنهادات به اطلاعات ذخیره شده در بلوفدال دسترسی دارند که در نهایت نیز برای سیاستگذاران ارسال خواهند کرد. در راستای کنترل افزایش حجم اطلاعات، آژانس امنیت ملی در حال احداث یک مرکز ابررایانه با هزینهای بالغ بر 896 میلیون دلار است.
پیش از آنکه بتوان ذخیرهسازی یوتابایت اطلاعات دریافتی از شبکه عمیق و سایر منابع را در داخل سرورهای مرکز جدید آژانس امنیت ملی آغاز کرد، ابتدا باید آنها را جمعآوری نمود. برای اجرای بهتر این هدف، آژانس بزرگترین پروژه ساختمانی خود را در طول تاریخ اجرا کرده است، از جمله نصب اتاقهای مخفی مونیتورینگ الکترونیکی در اغلب تاسیسات مخابراتی آمریکا. این اماکن با ضریب امنیتی بالا که تحت کنترل آژانس امنیت ملی قرار دارند، مراکزی هستند که آژانس از طریق آنها وارد شبکههای مخابراتی آمریکا میشود، اقدامی که در طول دوران ریاستجمهوری بوش فاش گردید اما آژانس هرگز این خبر را تایید نکرد. مدتهاست که همگان از طرح کلی برنامه به اصطلاح ضبط و کنترل بدون مجوز مکالمات اطلاع دارند– اینکه آژانس امنیت ملی چگونه به طور مخفیانه و غیرقانونی دادگاه ویژه سازمان جاسوسی اطلاعات خارجی را دور زد و چگونه تلفنهای همراه و ایمیل شهروندان آمریکا را مونیتورینگ میکرد. پس از لو رفتن ماجرا؛ کنگره اصلاحیه قانون FISA را در سال 2008 تصویب کرد که تا حدود زیادی این اقدامات را قانونی ساخت. شرکتهای مخابراتی که موافقت کرده بودند تا در این فعالیت غیرقانونی مشارکت نمایند، از هرگونه پیگرد قانونی و اقامه دعوی در دادگاه تبرئه شدند. اما آنچه که تاکنون فاش نگردید؛ ابعاد گسترده این برنامه جاسوسی داخلی بود.
یکی از مقامات سابق آژانس امنیت ملی با اسم رمز "استلار ویند" برای اولین بار در یک جلسه رسمی این برنامه را با جزئیات کامل تشریح کرد. "ویلیام باینی"(William Binney) ریاضیدان ارشد آژانس امنیت ملی مسئولیت مکانیزه کردن شبکه استراق سمع آژانس در سراسر جهان را برعهده داشت. مردی بلندقد با چند تار موی مشکی در جلوی سر و چشمان سیاه متنفذ در پشت عینکی با قاب ضخیم و 68 سال سن که تقریباً چهار دهه از زندگی خود را برای کشف رموز و یافتن روشهای جدید برای انتقال میلیاردها تماس تلفن همراه خصوصی و ایمیل از سراسر جهان به داخل بانک اطلاعاتی آژانس امنیت ملی صرف کرد. به عنوان رئیس و یکی از دو بنیانگذار مرکز تحقیقات اتوماسیون اطلاعات سیگنالی، بینی و گروه تحت مدیریت او زیرساختهایی را طراحی کردند که احتمالاً هنوز برای رهگیری ارتباطات خارجی و بینالمللی از آنها استفاده میشود.
وی تشریح مینماید که آژانس میتوانست تجهیزات استراق سمع را در ایستگاههای اتصال کابل نصب کند–بیشتر از 24 سایت در اطراف آمریکا که کابلهای فیبرنوری را به طرف ساحل هدایت مینمودند. اگر این مسیر انتخاب شده بود، آژانس میتوانست فعالیتهای استراق سمع را فقط به ارتباطات بینالمللی محدود نماید که طبق قانون آمریکا در آن زمان تنها کاری بود که میتوانستند انجام دهند. در عوض، آژانس تصمیم گرفت اتاقهای ضبط و کنترل سری مکالمات را در نقاط اتصال کلیدی سراسر کشور برپا دارد– ساختمانهای بزرگ و بدون پنجره موسوم به سوئیچها– سپس دسترسی آن را نه فقط به ارتباطات بینالمللی بلکه بیشتر به مکالمات داخلی در سراسر آمریکا نیز فراهم ساخت. شبکه ایستگاههای رهگیری بیش از یک اتاق تکنفره در ساختمان AT&T در سن فرانسیسکو است که وجود آنها در سال 2006 فاش گردید. بینی میگوید: "فکر میکنم حدود 10الی 20 تا از این اتاقها وجود دارند. این اتاقها فقط در سانفرانسیسکو نیستند، بلکه در مرکز و نیز ساحل شرقی آمریکا نیز وجود دارند."
استراق سمع مکالمات شهروندان آمریکا صرفاً در سوئیچهای مخابرات متوقف نمیگردد. برای کنترل ارتباطات ماهوارهای در داخل و خارج از آمریکا، آژانس بر ایستگاههای زمینی پرقدرت AT&T ، گیرنده ماهوارهای در مناطقی نظیر Roaring Creek و Salt Creek نظارت دارد. در انتهای جاده فرعی منطقه روستایی کاتاویسا ایالت پنسیلوانیا، سه دیش ماهوارهای 105 فوتی منطقه Roaring Creek ، بخش اعظم ارتباطات آمریکا را در داخل و خارج از اروپا و خاورمیانه تحت کنترل دارند. در زمین متروکهای از منطقه دوردست آرباکل ایالت کالیفرنیا، سه دیش ماهوارهای مشابه در ایستگاه Salt Creek شرکت AT&T منطقه آسیا و حاشیه اقیانوس آرام را تحت پوشش دارند.
یکی از مقامات سابق آژانس امنیت ملی انگشت سبابه و شست خود را نزدیک هم نگاهداشت و گفت: "فاصله ما از یک دولت دیکتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بین این دو انگشت است."
بینی در اواخر سال 2001 آژانس امنیت ملی را ترک کرد، در واقع مدت کوتاهی پس از آنکه آژانس امنیت ملی برنامه ضبط و کنترل بدون مجوز مکالمات را آغاز کرد. وی صراحتاً میگوید: "آنها قانون اساسی را زیرپا گذاشتند. اما برای آنها اهمیتی نداشت. آنها قصد دارند به هر شکل ممکن این کار را انجام دهند و هر کسی که در این راه مانع گردد را قربانی میکنند. پس از نقض قانون اساسی، دیگر نمیتوانستم در آنجا بمانم." بینی اظهار میدارد طرح Stellar Wind به مراتب بزرگتر از آن چیزی بود که افشا گردید. این برنامه فقط شامل استراق سمع مکالمات تلفن همراه داخلی نیست بلکه بازرسی ایمیلهای داخلی را نیز شامل میگردد. در ابتدا، روزانه 320 میلیون تماس تلفنی یعنی حدود 73 تا 80 درصد حجم کل رهگیرهای آژانس در سراسر جهان ثبت و ضبط میگردید. بنابر اظهارات باینی– که همچنان روابط نزدیک خود را تا چند سال قبل با کارکنان آژانس حفظ کرده بود– تجهیزات استراق سمع در اتاقهای مخفی سراسر کشور بوسیله برنامههای نرمافزاری بسیار پیشرفته نصب میگردند که "بازرسی عمیق بستههای اطلاعات" را انجام میدهند و جریان اینترنت را زیر نظر میگیرند که از طریق کابلهای با ظرفیت 10 گیگا بایت در ثانیه و با سرعت نور در تبادل هستند.
این نرمافزار توسط شرکت "ناروس"(Narus) طراحی شده که هماکنون بخشی از شرکت بوئینگ است و تحت کنترل از راه دور مقر آژانس امنیت ملی در فورت مید مریلند قرار دارد و منابع آمریکا را برای آدرسها، موقعیتها، کشورها، شماره تلفنها و نیز اسامی فهرست شده دیدهبان، واژگان کلیدی و عبارت هدف در ایمیلها جستجو میکند. هرگونه تماس مشکوک بویژه عبارات یا افرادیکه در فهرست دیدهبان آژانس وجود دارند، به طور خودکار کپی یا ضبط میشوند و سپس برای آژانس امنیت ملی ارسال میگردند.
بینی میگوید دامنه تجسس از آنجا گسترش مییابد. زمانی یک اسم وارد بانک اطلاعاتی ناروس میگردد، کلیه تلفنهای همراه و سایر ارتباطات داخلی و خارجی شخص موردنظر به طور خودکار راه خود را به طرف گیرندههای آژانس امنیت ملی پیدا می کنند. بینی اظهار میدارد: "هر کسی را که بخواهید، در یک گیرنده خواهید یافت. اگر شماره شما در آنجا باشد؟ به طرف گیرندهها هدایت و ضبط میشوند." وی همچنین افزود: "سیستم ناروس به شما اجازه میدهد که همه مکالمات را ضبط نمایید." و زمانیکه بلوفدال تکمیل گردد، کلیه اطلاعات برای ذخیرهسازی و تجزیهوتحلیل به آنجا ارسال خواهد شد.
بنابر اظهارات باینی، یکی از مرموزترین اسرار برنامه Stellar Wind –که تا به امروز هرگز تایید نشده است– این بود که آژانس امنیت ملی بدون مجوز به گنجینه وسیعی از صورتحسابهای داخلی و بینالمللی شرکت دست یافت، اطلاعات دقیق و مفصل از کسانی که در داخل آمریکا و سراسر جهان با آنها تماس میگرفتند. از سال 2007 ، شرکت AT&T بیش از 2.8 تریلیون رکورد در بانک اطلاعاتی مجتمع فلورهام پارک ایالت نیوجرسی ذخیره کرده بود.
به نقل از باینی، "وریزون"(Verizon) بخشی از این برنامه بود و شنود تعداد تماسهای داخلی را افزایش داد. وی همچنین افزود : "این برنامه تعداد تماسها را حداقل تا مضربی از عدد 5 افزایش میدهد. بنابراین شما روزانه بیش از یک میلیارد و نیم تماس تلفنی خواهید داشت."(سخنگوی شرکت مخابرانی وریزون و AT&Tگفتند که شرکت در خصوص مسائل امنیت ملی هیچگونه اظهارنظری نخواهد کرد)
بینی پس از ترک آژانس امنیت ملی، نصب سیستمی را برای مونیتورینگ تماس افرادی پیشنهاد داد که ارتباط بسیار نزدیکی با هدف اولیه دارند. وی میگوید هرچه فرد از این هدف دورتر باشد– مثلاً آشنا یا دوست هدف- کمتر تحت نظر گرفته میشود. اما آژانس این پیشنهاد را نپذیرفت و با توجه به احداث مرکز جدید ذخیرهسازی اطلاعات در یوتا، بینی شک دارد که این مرکز در حال حاضر فقط اطلاعات را جمعآوری میکند. وی خاطرنشان میسازد: "کل ماجرا این بود که شما چطور 20 ترابایت رکورد در دقیقه را مدیریت میکنید؟ روش پیشنهادی ما این بود بین موارد ضروری و غیرضروری تمایز قائل شویم." در عوض، "آنها هر آنچه را که جمعآوری میکنند، ذخیره مینمایند." و آژانس تا آنجا که بتواند اطلاعات جمعآوری میکند.
پس از آنکه ارتباطات رهگیری و ذخیره میشوند، جستجوی دادهها آغاز میگردد. بینی میگوید: "با جستجوی دادهها شما میتوانید افراد مختلف را در هر زمانی تحت نظر بگیرید." کلیه اطلاعات افراد بر روی نمودار ترسیم میشوند. "مبادلات مالی، سفر یا هر چیز دیگری" از اینرو، با ورود اطلاعاتی نظیر قبض کتابفروشی، صورتحسابهای بانکی و قبض عوارض، آژانس امنیت ملی میتواند تصویر بسیار دقیقتری از زندگی فرد موردنظر ترسیم نماید.
آژانس امنیت ملی همچنین این توانایی را دارد تا به طور مستقیم و فوری تماسهای تلفن همراه را شنود کند. بنابر اظهارات آدرین جی. کین( که پس از حمله به مرکز تجارت جهانی به عنوان ردیاب تماسهای تلفنی در مرکز آژانس امنیت ملی در ایالت جورجیا فعالیت میکرد)، "اساساً کلیه قوانین زیرپا گذاشته شدند. آنها از هر بهانهای برای توجیه دلیل تجسس زندگی شهروندان آمریکا استفاده خواهند کرد." حتی خبرنگاران خارج از کشور نیز شامل میشوند. خانم کین شنود مکالمات شهروندان بیگناه را شخصاً غمانگیز و دردناک میدانست. وی میگوید: "این اقدام شبیه جستجو و یافتن دفتر خاطرات فرد است."
در اتاقهای مخفی شنود، نرمافزار آژانس امنیت ملی کلیه ایمیلها، تماسهای تلفن همراه و توئیتهای ارسالی را بررسی میکند.
اما البته فرد حق دارد که از این اقدام آژانس نگران شود. زمانیکه راه برای دولت باز باشد تا جاسوسی شهروندان آمریکا را بنماید، پس این وسوسه قوی نیز وجود دارد که از قدرت خویش برای اهداف سیاسی سوءاستفاده کند، همانطور که ریچارد نیکسون در ماجرای واترگیت تماس تلفنی رقبای سیاسی خود را استراق سمع کرد و به آژانس امنیت ملی دستور دارد تا جاسوسی معترضان ضدجنگ را بنماید. این موارد کنگره را وادار ساخت تا در اواسط دهه 1970 قانون ممنوعیت جاسوسی داخلی را تصویب کند.
بینی قبل از ترک آژانس امنیت ملی تلاش کرد تا مقامات را قانع نماید یک سیستم هدفمندتر طراحی کنند تا بتوانند به سادگی از دادگاه مجوز بگیرند. در آن زمان، آژانس برای کسب مجوز قانونی 72 ساعت زمان نیاز داشت و بینی برای رایانهای کردن این سیستم روشی را پیشنهاد داد. "پیشنهاد داده بودم که رویه درخواست مجوز و تایید آن را خودکار نماییم. با این روش میتوانیم روزانه چندین میلیون رهگیری را مدیریت کنیم تا اینکه صورت مسئله را پاک نماییم." اما چنین سیستمی به هماهنگی دقیق با دادگاه نیاز داشت که البته مقامات آژانس نیز علاقهای به آن نداشتند. در عوض، آنها دریافت اطلاعات در ابعاد گسترده را ادامه دادند. زمانیکه پرسیدند بعد از حادثه 11 سپتامبر چه تعداد تماس–در فرهنگ آژانس امنیت ملی، "تبادلات"– در آژانس رهگیری شده است، بینی تعدادی "بین 15 تا 20 تریلیون در 11 سال گذشته" را تخمین میزند.
زمانیکه باراک اوباما به مسند قدرت رسید، بینی امیدوار بود که دولت جدید با هدف رعایت مفاد قانون اساسی در جهت اصلاح این برنامه گام بردارد. بینی و "جی. کرک وایبی"(J. Kirk Wiebe) از تحلیلگران ارشد سابق آژانس امنیت ملی تلاش کردند تا نظر بازرس کل وزارت دادگستری را به طرح سیستم خودکار تایید مجوز جلب نمایند. اما چندان توجهی به آن نشد. بینی میگوید: "آنها گفتند ما نمیتوانیم در این مورد اظهارنظر کنیم."
بینی در رستورانی حوالی مقر آژانس امنیت ملی، یعنی همان مکانی که تقریباً 40 سال از عمر خویش را در آنجا گذارنده است؛ مینشیند. انگشت سبابه و شست خود را به هم نزدیک میگرداند و میگوید: " فاصله ما از یک دولت دیکتاتور و اقتداگرا به اندازه فاصله بین این دو انگشت است."
هنوز یک فناوری وجود دارد که مانع از دسترسی دولتی با قدرت نامحدود به اطلاعات دیجیتالی محرمانه میگردد: رمزگذاری قوی. هر فردی– از تروریست و دلالان اسلحه گرفته تا شرکتها، موسسات مالی و فرستندههای ایمیل– میتوانند از این فناوری برای مهر و موم کردن پیامها، طرحها، عکسها و اسناد در درون محافظ اطلاعات استفاده نماید. برای سالها یکی از قویترین محافظها، برنامه استاندارد رمزنویسی پیشرفته بوده است، یکی از چند الگوریتمی که در اغلب نقاط جهان برای کدگذاری دادهها مورد استفاده قرار میگرفت. این الگوریتم در سه نوع موجود است– 128 بیتی، 192 بیتی و 256 بیتی– که در اغلب ایمیلهای تجاری و مرورگرهای وب کاربرد دارد و آنقدر قوی است که آژانس امنیت ملی کاربرد آن را برای ارتباطات فوق سری دولت آمریکا تایید نموده است. اغلب کارشناسان بر این باورند که حمله رایانهای موسوم به brute-force علیه این الگوریتم– که برای شکستن قفل آن به صورت پیاپی حمله میکند– احتمالاً بیشتر از سن کره زمین زمان نیاز دارد. برای یک رمز 128 بیتی، تعداد موارد آزمون و خطا به 340 اوندسیلیون (1036) خواهد رسید.
یکی از دلایل اصلی احداث مجتمع بلوفدال، نفوذ به درون فرمول ریاضی پیچیدهای شبیه AES و رمزگشایی آن است. این نوع کشف رمز به دو ابزار اساسی نیاز دارد: رایانههای با سرعت بسیار بالا برای انجام حملاتbrute-force بر روی پیغامهای رمزگشایی شده و تعداد قابلتوجهی از این نوع پیغامها برای تحلیل رایانهای. هرچه تعداد پیغامهای یک هدف خاص بیشتر باشند، احتمال اینکه رایانهها الگوها را شناسایی کنند، بیشتر است و بلوفدال میتواند تعداد بسیار زیادی از پیغامها را ذخیره نماید. منبع دیگری، از مدیران ارشد اطلاعاتی که در بخش برنامهریزی فعالیت داشت، میگوید: "یکبار درباره چرایی ساخت این مرکز برای آژانس امنیت ملی پرسیدیم؟ اوه، پسر، آنها کلیه پرسنل قدیمی را جمع کردند– حتی ماموران مخفی" بنابر اظهارات وی، این کارشناسان به مدیر وقت اطلاعات ملی یعنی "دنیس بلر"(Dennis Blair) گفتند: "شما باید چنین مکانی را بسازید زیرا ما به تنهایی قادر به رمزگشایی نیستیم." این اعترافی صادقانه بود. در جنگ طولانی بین رمزنویسها و رمزیابها– با وجود دهها هزار رمزنویس در صنعت امنیت رایانهای– رمزیابها به شکست خود اعتراف کردند.
بنابراین آژانس طرح احداث یک مرکز مهم– تاسیسات عظیم ذخیره اطلاعات– را در دست اجرا داشت. ضمناً، در ایالت تنسی، دولت با حداکثر پنهانکاری در حال اجرای پروژه مهم دیگری بود: پرقدرتترین رایانه جهان که تا به حال وجود داشته است.
این طرح در سال 2004 به عنوان پروژه مدرن منهتن آغاز گردید. هدف از این پروژه که تحت عنوان برنامه سیستمهای رایانهای با راندمان بالا نیز از آن یاد میگردد، افزایش هزار برابری سرعت رایانه بود و ساخت دستگاهی که بتواند عملیاتهای یک کادریلیون (1015) را ظرف یک ثانیه اجرا نماید و با نام "پتافلوپ"(petaflop) شناخته میشود. و همزمان با پروژه منهتن، مکانی که برای پروژه این ابررایانه انتخاب گردید، شهر اوک ریج در شرق تنسی بود، یک منقطه روستایی که رودخانههای خروشان آن راه خود را به سوی تپههای کم ارتفاع و دور از هم پیدا میکنند. در حدود 25 مایل دورتر از ناکسویل، "شهر مخفی" وجود دارد که برای اولین بمب اتمی اورانیوم 235 را از آنجا استخراج کردند. تابلویی در نزدیکی راه خروجی به چشم میخورد که بر روی آن نوشته شده است: آنچه که در اینجا میبینید، آنچه که در این مکان انجام میدهید، آنچه که در اینجا میشنوید، زمانیکه اینجا را ترک میکنید، بگذارید همین جا بماند و بروید. کمی دورتر از این تابلو، ساختمان فیزیکی آزمایشگاه ملی اوک ریج وزارت انرژی است که در جنگ مخفی جدید دخالت دارد. اما این بار در عوض ساخت بمبی با قدرت تقریباً غیرقابل تصور، سلاح یک رایانه با سرعت تقریباً غیرقابل تصور است.
در سال 2004 ، به عنوان بخشی از پروژه ساخت ابررایانه، وزارت انرژی تاسیسات مدیریت رایانهای اوک ریج را برای چندین آژانس راهاندازی کرد تا آنها نیز به نیروهای فعال در این پروژه ملحق شوند. اما در واقعیت دو روش وجود دارد: روش اول غیرمحرمانه است که در آن کلیه فعالیتهای علمی جنبه عمومی خواهند داشت و دیگری فوق سری است که آژانس امنیت ملی در این روش میتواند به طور مخفیانه برنامه رایانهای خود را دنبال کند. یکی از کارشناسان ارشد سابق بخش رایانه در آژانس امنیت ملی که در این پروژه نیز فعالیت داشت و هنوز هم با آژانس در ارتباط است، میگوید: "به دلایلی آنها باید تاسیسات دیگری بسازند."(او یکی از سه منبع آگاه است که این برنامه را تشریح نمود). این عملیات پرهزینه است اما آژانس چارهای جز اجرای آن نداشت.
مرکز تحقیقات چندمنظوره یا ساختمان 5300 با هزینهای بالغ بر 41 میلیون دلار در 5 طبقه و 214000 فوت مربع مساحت بر روی زمینی در شرق مجتمع آزمایشگاهی ساخته شد و پروژه آن در سال 2006 به اتمام رسید. در پشت دیوارهای آجری و پنجرههایی با شیشه سبزرنگ، 318 دانشمند، مهندس رایانه و غیره به طور مخفیانه بر روی کاربرد رمزگشایی پروژههای رایانهای سرعت بالا و سایر برنامههای محرمانه فعالیت میکنند. این مرکز ابررایانه به افتخار "جورج آر. کاتر"( George R. Cotter) ، از دانشمندان برجسته آژانس امنیت ملی که اکنون بازنشسته شده و رئیس فعلی برنامه فناوری اطلاعات نامگذاری شده است. کارشناس سابق رایانه در آژانس امنیت ملی میگوید: "بر روی درب هیچ علامتی وجود ندارد."
در مرکز غیرمحرمانه وزارت انرژی در اوک ریج، اگرچه این خیابان یکطرفه فقط با افراد قابل اعتماد ساختمان 5300 باب همکاری را گشود اما کارها با سرعت سرسامآوری پیش رفت. با این وجود، تیم پروژه ابررایانه Cray XT4 را به XT5 ارتقا بخشید. به دلیل سرعت بالا این ابررایانه نام جگوار را برای آن انتخاب کردند که سرعت آن 1.75 برابر پتافلوپ بود و در سال 2009 رسماً سریعترین رایانه جهان نام گرفت.
ضمن اینکه، آژانس امنیت ملی در ساختمان 5300 موفق گردید که یک ابررایانه سریعتر بسازد. یکی دیگر از مقامات ارشد اطلاعاتی سابق که در روند نظارت بر این برنامه نقش داشت، میگوید: "آنها به موفقیت بزرگی دست یافتند." این سیستم احتمالاً مشابه با پروژه غیرمحرمانه جگوار بود اما سرعتی به مراتب بیشتر داشت و به طور اخص برای رمزگشایی ارتقا یافته و یک یا چند الگوریتم خاص نظیر AES را هدف گرفته بود. به عبارت دیگر، آنها از مرحله تحقیق و توسعه فراتر رفته و به مرحله حمله واقعی به سیستمهای رمزگشای بسیار پیچیده رسیده بودند. تلاش برای گشودن رمزها همچنان ادامه داشت.
یکی دیگر از مقامات سابق میگوید این دستاورد بسیار عظیم بود و آژانس این پروژه را حتی از نگاه جامعه اطلاعاتی و کنگره پنهان ساخت. وی همچنین اظهار میدارد: "درباره این پروژه فقط به رئیس، معاون و دو تن از مدیران کمیته اطلاعات گزارش دادند." علت چه بود؟ "آنها فکر میکردند که این موفقیت رایانهای به آنها این توانایی را میدهد که رمزهای دولتی را بگشایند."
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( دوشنبه 92/9/11 :: ساعت 2:18 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آخرین یادداشت در وبلاگ دفاع بلاگ خوش آمدیدبه بخش نماز خوش آمدیدنمازنمازنمازنماز//دومین جشنواره تبیان قم//[عناوین آرشیوشده]