در مکتب قرآن، دشمن از پیش از خلقت بشر تا رستاخیز؛ یعنی گسترهای فراتر از تجربه و اندیشه انسانها مورد توجه قرار گرفته است.
دشمنشناسی قرآنی با توجه به گستره اطلاعات حقیقی و شناختدهی فراجهانی و نگاه آسمانی و فراگیر آن، دارای نکاتی بسیار ارزشمند است که میتواند انسان را در تجربهها و آزمون و خطاهای خود یاری دهد. به دیگر سخن، انسان با تجربه و دانش خود، تنها بخشی کوچک از بایدها و نبایدهای زندگی خود را میشناسد، اما با مراجعه به وحی میتواند به ابعاد گسترده و لایههای پنهانی دست یابد که دانشی نسبت به آن نداشته است. شناخت دشمن و راهکارهای مقابله با آن، از جملة این دانستنیهای وحیانی است که باید متواضعانه در مکتب قرآن زانو زد و آموخت و به کار بست.
ورود آشکار قرآن به مبحث دشمنشناسی
گرچه قرآن کتاب هدایت مردمان است و خود بر این ادعا است؛ «هدی للناس»، اما آیاتی از قرآن کریم به صراحت به مسئله دشمنشناسی پرداخته و هشدارهای لازم را داده است. یک نمونه از این آیات را مرور میکنیم. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَهة عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یؤْفَکُونَ (منافقون/4)؛ هنگامی که آنها را میبینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو میبرد؛ و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا میدهی؛ اما گویی چوبهایی خشک هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند! هر فریادی از هر جا بلند شود، بر ضد خود میپندارند؛ آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند؟!
1 . دشمنان پدیدار
دشمنشناسی در مکاتب دیگر از زمانی آغاز میشود که گلولهای شلیک میشود و انسانی تهاجم میکند. یا آن که قهر طبیعت و بلایای آن، به مثابه دشمن شناخته میشود. همچنین داستانپردازی درباره موجودات فضایی و احتمال حمله آنها، از دیگر موارد دشمنشناسی یا دشمنپنداری است.
در مکتب قرآن، دشمن از پیش از خلقت بشر تا رستاخیز؛ یعنی گسترهای فراتر از تجربه و اندیشه انسانها مورد توجه قرار گرفته است. خدا در قرآن مجید از فرشتگان که از جنس لطیفی چون نور آفریده شدهاند و کاری جز تسبیح خدا ندارند و وظایفی را به عهده دارند، نام برده است:الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (فاطر/ 35)؛ ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه. او هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید و او بر هر چیزی تواناست!
قرآن کریم همچنین از موجودات دیگری به نام جن نام میبرد که از جنس آتش هستند و اختیارات بسیاری دارند: وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ (حجر/27)؛ و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم!وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ (الرحمن/15)؛ و جنّ را از شعلههای مختلط و متحرّک آتش خلق کرد!وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئک تَحَرَّوْا رَشَدًا (جن/14)؛ و اینکه گروهی از ما مسلمان و گروهی ظالمند؛ هر کس اسلام را اختیار کند، راه راست را برگزیده است.
همچنین انسانها که از گل آفریده شدهاند:وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ (مؤمنون/12)؛ و ما انسان را از عصارهای از گِل آفریدیم. در این میان داستان خلقت آدم و سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس، خود فصلی دیگر میطلبد، اما قرآن به نکتههای ویژهای اشاره دارد: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاءَ مِن دُونِی وَهُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا (کهف/50)؛ به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس -که از جنّ بود- و از فرمان پروردگارش بیرون شد. آیا (با این حال،) او و فرزندانش را به جای من اولیای خود انتخاب میکنید، در حالی که آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبرداری از شیطان و فرزندانش به جای اطاعت خدا،) چه جایگزینی بدی است برای ستمکاران!
دشمنشناسی قرآن از همین لحظه آغاز میشود و اصلیترین دشمن و مهمترین انگیزههای آن را به بشر میشناساند. شیطان در برابر نافرمانی و جهنمی که در انتظار اوست، چنین میکند:قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (ص/82)؛ گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد.اینجاست که ریشه همه دشمنیها میروید و فرزندان و لشکریان شیطان در برابر انسان و خدای انسان صف میکشند:إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ (فاطر/6)؛ البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!
خود انسان نیز بالقوه میتواند دشمن دیگر انسانها باشد یا حتی دشمن خود و این دشمنی از وسوسههای نفس اماره سرچشمه میگیرد و وابستگیهای دنیایی انسان را به این گمراهی میکشاند:وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (یوسف/53)؛ من هرگز خودم را تبرئه نمیکنم که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر میکند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
2. دشمنان دینی و اعتقادی
قرآن کریم تنها به دشمنانی اشاره نمیکند که انگیزههای آفرینشی و آزمایشی برای دشمنی با انسان داشته باشند. گرچه وحی برای ترسیم زندگی سعادتمند دنیوی و آخرتی است و حیات طیبه یک مؤمن را تنظیم میکند، اما کتاب هدایت همه انسآنها است، اگر به سوی آن بیایند و ایمان بیاورند.
دین و اعتقادات نیز از نگاه قرآن میتواند انگیزه دشمنی باشد. تنها دین مورد قبول نزد خدا اسلام است، گرچه پیروان دین آسمانی بخواهند در آن اختلافی ایجاد کنند (آلعمران/ 19) و هر کس غیر از اسلام که آیین تسلیم شدن در برابر خدا است را بپذیرد، در قیامت از او پذیرفته نخواهد شد (آلعمران/ 85) همان آیین مسلمانی ابراهیم (نحل/123) که بر اساس فطرت تغییرناپذیر بشر استوار است (روم/30).پس اگر دین و اعتقاد یک فرقه باعث دشمنی شده؛ یا انحرافی در دین صورت گرفته و یا پیروان آن دین دچار گمراهی شدهاند.
الف: مشرکان
این دسته در آغاز خداپرست بودهاند، اما دچار تحریف شده و به بتپرستی روی آوردهاند وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ (عنکبوت/ 61)؛ و هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟»، میگویند: «اللّه»! پس با این حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف میسازند؟!إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذ لِکَ لِمَن یَشَاءُ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا (نساء/48)؛ خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناهی بزرگ مرتکب شده است.
ب: کفار
کافران دستهای هستند از اهل کتاب که به بخشی از آموزههای آسمانی کفر میورزند:یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ (آلعمران/70)؛ ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر میشوید، در حالی که (به درستی آن) گواهی میدهید؟! سرنوشت کفار این چنین است: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ (بقره/ 161)؛ کسانی که کافر شدند و در حالِ کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود!
ج: یهود
قوم یهود بیشترین دشمنی را با مؤمنان دارند و این دشمنی از پیچیدگیهای بسیاری برخوردار است که باید در جای خود بررسی شود:لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ... (مائده/82)؛ طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود خواهی یافت...
د: نصارا
مسیحیان نیز در حد خود به دشمنی میپردازند:وَمِنَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَسَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ (مائده/14)؛ و از کسانی که ادّعای نصرانیّت (و یاری مسیح) داشتند (نیز) پیمان گرفتیم؛ ولی آنها قسمت مهمّی را از آنچه به آنان تذکّر داده شده بود فراموش کردند؛ از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم و خداوند (در قیامت) آنها را از آنچه انجام میدادند (و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت.
از همین روست که میفرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارأَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (مائده/51)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولیّ (و دوست و تکیهگاه خود) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند.
چرا که:وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىحَتَّىتَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ (بقره/120)؛ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریفیافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
هـ : منافقان
نفاق، جریانی مخوف و پنهان است که آیات بسیاری به آن پرداخته است. دشمنی منافقان به دلیل پنهانی و درونی بودن آن، خطرناک است:إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا (نساء/145)؛ منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنابراین، از طرح دوستی با دشمنان خدا که نشانه نفاق است، بپرهیزید!)