اشارهدو جوان عزیز ما با هدف مشترکِ تکامل مادّی و معنوی و با سرمایه عشق خدادادی، برای آغاز زندگی جدید خویش مهیا میشوند. خداوندِ حکیم، زن و شوهر را مکمّل یکدیگر قرار داده است. و متناسب با نیازهای گوناگونِ میدان زندگی، متفاوت آفریده است. در شکل گیری یک خانوادهی بالنده و موفّق و یک زندگی شیرین، « هنرِ تقسیم کار»، از اهمیّت بالایی برخوردار است. هر یک باری را متناسب با توانایی خویش بردارند، و ضمن اهمیّت دادن به نقش خویش به اهمیّت و حسّاسیّت نقش طرفِ مقابل هم ایمان داشته باشند و کاری را که به عهده میگیرند، با تمام توانِ خود و با سلیقه فراوان انجام دهند و هم زمان با همتای خود در تحقق نقش خاص او همفکری و همکاری نمایند.
در نحوهی تقسیم کار و نقش مخصوص بانویِ خانه در ادارهی امور داخلی و درجه اهمیّت آن و نیز فعالیّت و کار بیرون منزل دیدگاههای متفاوت و سئوالات فراوانی وجود دارد.
« مرشد حکیم» ما در این باره نیز نکتههایی نغز و راهگشا دارند:
تقسیم کارها وقتی دو نفر در کنار هم قرار میگیرند و همسر میشوند، بعضی از وظایف وجود دارد که بین اینها مشترک است. مانند کشیدن بارهای خانواده، همکاریهای گوناگونی که در راه بردن خانواده مؤثر است. اینها باید با هم همکاری کنند. این کارها بین زن و مرد مشترک است. حداکثر این است که تقسیم کار شود. گاهی تقسیم کار هم نمیکنند امّا بهترش این است که تقسیم کار هم بشود. بخشی از کارها را زن انجام میدهد، بخشی از کارها را مرد انجام میدهد. مثل همهی همکاریهایی که وجود دارد؛ مثل همهی همسنگریها.
165در محیط خانواده، زن و شوهر با هم همکاری کنند. اگر شوهر یک مشکلی یا مضیقهای دارد، زن با او بسازد، اگر زن داخل خانه یا در محیط کار یا هر جور که هست، دشواری دارد، شوهر باید به او کمک کند. خود را در سرنوشت همسر باید شریک بدانند، هر دوی آنها این را برای خاطر خدا انجام دهند.
166 به هم روحیّه بدهیدهمکاری و کمک گاهی به این نیست که وارد حجم کار یکدیگر بشوند، نه. بلکه یکدیگر را روحاً تدارک کنند. مردها معمولاً با مسائل مشکلتری در جامعه برخورد دارند، زنها میتوانند به آنها روحیّه بدهند. میتوانند خستگیِ آنها را از تنشان بیرون کنند. به آنها تبسّم کنند و به آنها دلخوشی دهند. اگر چنانچه خانمها هم کاری بیرون از خانه دارند، باز مرد به آنها کمک کند و او را تقویت نماید.
167مراد از همکاری، همکاریِ روحی است. اینکه زن ضرورتهای مرد را درک کند، فشار اخلاقی روی او وارد نیاورد، کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای نکرده به راههای نادرست متوسّل بشود. او را به ایستادگی و مقاومت در میدانهای زندگی تشویق کند و تحریص نماید. اگر چنانچه کار او مستلزم این است که یک مقداری به وضع خانوادگی مثلاً رسیدگی کافی نداشته باشد، این را به رُخ او نکشد، اینها مهم است. اینها وظیفههایی است از طرف زن، از طرف مرد هم وظیفه است که ضرورتهای زن را درک کند، احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او غافل نباشد.
16