شهیده «سهام خیام» به عنوان یک دختر قهرمان به درس فداکاران کتاب فارسی دانشآموزان سوم ابتدایی اضافه شد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا»، در کتاب سوم ابتدایی درسی به نام «فداکاران» وجود دارد که امسال با تغییر کتب درسی سوم دبستانیها و همسو سازی آن با سند برنامه درسی ملی، تغییر ویژهای در این درس داده شده است.
تغییر ویژه درس فداکاران، اضافه شدن یک دختر قهرمان در کنار سایر فداکاران به این درس است.
حجتالاسلام والمسلمین محیالدین بهرام محمدیان، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی به خبرنگار فارس میگوید: درس فداکاران تکمیل شده است و سهام خیام به به عنوان یک دانشآموز دختر قهرمان به این درس اضافه شده است.
وی ادامه میدهد: سهام خیام دانشآموز شهر هویزه بود که در دوران دفاع مقدس یک روز هنگام شستن ظرفها در کنار رودخانه، با دیدن سربازان عراقی که شهرش را اشغال کرده و به مقدسات توهین میکنند، به سمت آنها سنگ پرتاب میکند و آنها این دانشآموز را به رگبار میبندند و به شهادت میرسانند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدیان اضافه میکند: ما در درس فداکاران، سیمایی از شهیده سهام خیام و رفتار انقلابیاش ترسیم کردیم.
به گزارش فارس، شهیده «سهام خیام» 25 بهمن ماه 1347 در بخش ساحلی شهر هویزه دیده به جهان گشود؛ وی که از اشغال سرزمینش توسط نیروهای عراقی بسیار خشمگین بود، یک روز در ایام دفاع مقدس در حاشیه رودخانه در حالی که مشغول شستن ظرف بود، به نیروهای عراقی اعتراض کرده و به طرف آنها سنگ پرتاب کرد.
نیروهای مسلح صدام از سنگهایی که با دستان کوچک سهام پرتاب میشد بسیار ترسیدند، به همین دلیل لوله اسلحهها را به سوی او نشانه رفتند و آتش گشودند و «سهام» 12 ساله همچون شکوفهای پرپر شده در بر لب شط بر زمین افتاد؛ تیر مستقیم به پیشانی سهام خورد و از بینی تا کاسه سر او را متلاشی کرد.
در زمان تدفین این دانشآموز شهید، به دلیل متلاشی شدن مغزش و چون نمیتوانستند خون سر را متوقف کنند، به ناچار سر شهیده سهام را در یک کیسه نایلونی قرار دادند و او را آماده خاکسپاری کردند.
شهید دانشجو زهرا قضایی
نام پدر : کریم
تاریخ تولد: 5 اردیبهشت 1338
محل تولد: قم
رشته تحصیلی: زبان و ادبیات فارسی
نام دانشگاه : اراک
تاریخ شهادت : 8 مهر 1359
محل شهادت: شمال غرب تهران – حوادث مربوط به جنگ تحمیلی
همه آنهایی که سفری به کرمانشاه داشتهاند، وبرای اولین بار مجسمه زن تبر به دست را که در یکی از میادین این شهر قرار گرفته، را دیدهاند از خود می پرسند که این زن کیست و مگر چه کرده که تندیس او را اینچنین نصب کردهاند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، «فرنگیس حیدرپور» متولد سال 41 از روستای «گور سفید» گیلانغربی است که در جریان جنگ تحمیلی با رشادت و شجاعت خود حماسهای را آفرید که بر اثر آن به شیرزن ایران شهرت یافت.
ماجرای فرنگیس به روزهای آشفتهحالی دختر جوانی برمیگردد که هنوز رخت عزای برادر شهیدش را به تن داشت که خبر شهادت اعضای خانواده اش را در حادثه اصابت گلوله توپ دشمن به اتومبیل حاملشان میشنود.
فرنگیس حیدرپور در این مورد میگوید: «سال 59 بود و من 18سال داشتم که آنها به روستای ما حمله کردند و ما خیلی شهید دادیم، مردم مجبور شدند فرار کنند و در دره مخفی شوند. در این جریان از اعضای خانواده من هشت نفر (برادر، دایی، عمو، پسردایی، دختر دایی، دختر عمو و …) شهید شدند.
همان روز که به دره رفتیم، نزدیکیهای غروب بود که تشنه و گرسنه شدیم؛ من با پدر و برادرم به روستا آمدیم تا غذا بیاوریم. آخر چیزی پیدا نمیشد. نزدیک رودخانه دو سرباز دشمن را دیدیم؛ از دست آنها به شدت خشمگین بودم، من تبر به دست، به سمت آنها حمله ور شدم که یکی از آنها کشتم و دیگری را زخمی کردم و درنهایت به اسارت در آوردم.»
وی که اکنون دارای 4 فرزند است، می گوید: در موقع این حادثه 18 بهار از عمرم گذشته بود و در همان آغازین روزهای جنگ، شاهد شهادت دختر عمو، پسر عمو، دایی و اسارت 2 برادر خود بودم و زمانی که با این دو عراقی برخورد کردیم بدون هیچ درنگی با تبر به آنها حملهور شدم.
این زن شجاع در پاسخ به اینکه آیا آن تبر را هنوز در اختیار دارد یا خیر می گوید: در دیداری که با سرلشکر فیروزآبادی در تهران داشتم به دلیل ممنوعیت حمل آن در هواپیما آن را به ایشان تقدیم کردم.
وی که اینک افتخار میکند توانسته در زمان جنگ با دفاع از خود و میهن اسلامی تا اندازهای دین خود را به نظام اسلامی ادا کند، می افزاید: اگر دوباره کشورم مورد تجاوز دوباره قرار گیرد باز هم همانند گذشته آماده فداکاری و شهادت هستم.